قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

مخفى بودن اوليا در قالب بدن‏

 

 

مدرسه اى كه دربش درون صحن حضرت رضا عليه السلام باز مى شود و تقريباً رو به روى پنجره فولاد قديم و صحن كهنه است، صحن معروف به سقّاخانه اسماعيل طلا. اسم اين مدرسه، مدرسه ميرزا جعفر است كه به دانشگاه رضوى تبديل شده است. قبلًا حوزه علميه پانصد ساله بود. حياتش باغچه، درخت و سنگ فرش بود و در دو طبقه نيز حجره داشت و خيلى كهنه بود.

سازنده مدرسه در وقفنامه اش نوشته بود كه چه نوع طلبه اى را در اينجا قبول كنيد و آن طلبه چگونه بايد درس بخواند و اگر طلبه اى در ايام طلبگى در اينجا مرد، پاى همان حجره دفنش كنيد.

در بيست قدمى حرم حضرت رضا عليه السلام، من مدرسه قديمى و قبرها را ديده بودم.

بيشتر نماز مغرب و عشايم را در سفرهاى مشهد به آنجا مى رفتم كه يكى از اولياى خدا آنجا نماز مى خواند. چقدر زندگى با خدا لذت دارد. خدا اهل افراد بدنى نيست. خدا آب و نان بدن را مى دهد، اما بدنى نيست.

نگاه خدا به روح شما است:

«قال رَسول اللّه صلى الله عليه و آله: إنَّ اللّهَ لَايَنْظُرُ إلى صُوَرِكم وَ أَعْمالِكُمْ وَ إِنَّما يَنْظُرُ إلى قُلُوبِكُم» «1» تمام نگاه خدا به باطن شما است؛ چون باطن، جاى ايمان، عشق و علاقه به خدا، انبيا و ائمه عليهم السلام است، جاى محبت به اولياى خدا است. باطن ما جهانى عجيب و خارق العاده است. حد و مرز ندارد. خيلى روشن و صاف است. اما بدن روى آن سايه مى اندازد و آن را مانند ديو مى كند، باطن حسود، رياكار، طمع كار، حريص و متكبر مى شود. «2» اين حالات روح آلوده است كه بدن آن را آلوده كرده است و الّا حسد براى روح امر اصيلى نيست، بلكه به روح عارض مى شود.

چند نفر طلبه در آنجا درس مى خواندند. به يكى از اين چند نفر بدبين بودند كه در عبادت خيلى سستى مى كند.


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه