قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

رسيدن به اوج قله انسانيت

يافتن علم و آگاهى به حقايق ، جلوه توحيد در قلب ، قرار گرفتن در صراط مستقيم ، طلوع اخلاق حسنه از افق وجود آدمى ، ظهور اعمال صالحه از اعضا و جوارح و . . . همه و همه از آثار اين دوستى با بركت و معاشرت باطنى است ، در اين زمينه اگر به روايتى بسيار مهم كه « الإحتجاج » طبرسى آن را نقل كرده است توجه شود اين حقيقت بيش از پيش روشن مى گردد كه دوستى و معاشرت با اهل بيت  (عليهم السلام) انسان را تبديل به دريايى ژرف از فضايل و كرامات مى كند .ابن كوّا درباره اصحاب رسول خدا  (صلى الله عليه وآله) از اميرالمؤمنين على  (عليه السلام) پرسيد ، حضرت فرمود : از كدام اصحاب رسول خدا  (صلى الله عليه وآله) از من مى پرسى ؟ گفت : از ابوذر غفارى مرا آگاه كن ، حضرت فرمود : از پيامبر  (صلى الله عليه وآله) شنيدم مى فرمود :« ما أظَلَّتِ الخَضْرَاءُ وَلاَ أقَلَّتِ الغَبرَاءُ ذُا لَهْجَة أصْدَقَ مِنْ أبى ذرّ » . آسمان سايه نينداخت و زمين حمل نكرد ، انسانى را كه صادق تر و راستگوتر از ابوذر باشد . گفت : يا اميرالمؤمنين ! مرا از سلمان فارسى خبر ده ، حضرت فرمود :به به سلمان از ما اهل بيت است و براى شما همانند لقمان حكيم است ، سلمان دانش اول و آخر را مى دانست . گفت : مرا از حذيفة بن اليمان آگاه كن ، فرمود :او مردى است كه نام هاى منافقين را مى دانست ، اگر از حدود الهى از او مى پرسيدند او را به آن حدود عارف و عالم مى يافتند . گفت : مرا از عمار ياسر خبر ده ، حضرت فرمود :او مردى است كه خدا گوشت و خونش را بر آتش حرام كرده است و آتش دوزخ را نرسد كه به چيزى از گوشت و خون عمار برسد . گفت : يا اميرالمؤمنين ! مرا از خودت خبر ده ، فرمود :هرگاه درباره خودم نسبت به همه حقايق سؤال كنى پاسخ مى دهم و چون ساكت بمانى شروع به سخن مى كنم. امام حسن عسگرى  (عليه السلام) مى فرمايد :گروهى به ديدار حضرت رضا  (عليه السلام) شتافتند و گفتند : ما شيعه على هستيم ، حضرت رضا مدتى آنان را از ديدار خود محروم كرد ، سپس زمانى كه اذن ديدار داد فرمود : واى بر شما شيعه اميرالمؤمنين ، حسن ، حسين ; سلمان ، ابوذر ، مقداد ، عمار و محمد بن ابى بكر بودند كه با چيزى از فرمان ها و دستورات حضرت مخالفت نمى كردند .پيامبر اسلام  (صلى الله عليه وآله) به اميرالمؤمنين على  (عليه السلام) فرمود :« إنَّ الجَنَّةَ تَشتَاقُ إلَيْكَ وَإلى عَمّار وَسَلْمَانَ وَأبى ذرٍّ وَالمِقدَاد ». بى ترديد بهشت مشتاق تو و عمار و سلمان و ابوذر و مقداد است . امام صادق  (عليه السلام) از قول پيامبر اسلام  (صلى الله عليه وآله) نقل مى كند كه حضرت فرمود :خدا مرا به محبت چهار نفر فرمان داد ، گفتند : يا رسول الله ! چه كسانى هستند ؟ فرمود : على بن ابى طالب سپس سكوت كرد ، آنگاه فرمود : بى ترديد خدا مرا به محبت چهار نفر دستور داد ، گفتند : چه كسانى هستند ؟ فرمود : على بن ابى طالب ، سپس سكوت كرد ، باز فرمود خدا مرا به محبت چهار نفر فرمان داد ، گفتند : كيانند اى رسول خدا ؟ فرمود : على بن ابى طالب ، مقداد بن اسود ، ابوذر غفارى و سلمان فارسى . زُرارة بن اعين ـ كه از چهره هاى برجسته علمى و اخلاقى است ـ از امام باقر  (عليه السلام) روايت مى كند از پدرش ، از جدش ، از اميرالمؤمنين  (عليهم السلام) كه آن حضرت فرمود :« ضَاقَتِ الاَْرْضُ بِسَبْعَة بِهِمْ يُرْزَقُونَ وَبِهِمْ يُنْصَرُونَ وَبِهِمْ يُمْطَرُونَ مِنْهُم سَلمَانُ الفَارسِىُ وَالمِقدَادُ وَأبوذَرٍّ وَعَمّارٌ وَحُذَيفَةَ رَحْمَةُ الله عَلَيهِم وَكَانَ عَلىٌّ عَلَيهِ السَّلام يَقُول : وَأَنَا إمَامُهُم وَهُمُ الَّذِينَ صَلَّوْا عَلى فَاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلامُ ». زمين نسبت به شخصيت و عظمت هفت نفر تنگ است كه شما مردم را به وسيله آنان روزى مى دهند و مورد يارى قرار مى دهند و باران را بر شما فرو مى بارند ، از آن هفت نفر سلمان فارسى و مقداد و ابوذر و عمار و حذيفه هستند كه رحمت خدا بر همه آنان باد و على عليه السلام همواره مى فرمود : و من پيشواى آنان هستم و اينان كسانى هستند كه بر فاطمه عليها سلام نماز گزاردند . عشق خدا به انسان ، بركاتى كه وجود انسان براى ديگران دارد ، معرفت دينى ، اقتداى به امام هدايت و . . . از آثار پيوند قلبى با اهل بيت  (عليهم السلام) و دوستى و محبت نسبت به آن بزرگواران و معاشرت و همزيستى باطنى با آن منابع كرامت و فضيلت است .

بر گرفته از کتاب معاشرت استاد حسین انصاریان

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه