قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

گوشه‏اى از روايات باب رحمت‏

پيامبر در رواياتى مى فرمايد:

«ان الله تعالى خلق مأة رحمة فرحمة بين خلقه يتراحمون بها و ادخر لاوليائه تسعة و تسعين:»

بى ترديد خدا، صد رحمت به وجود آورد، يك رحمتش ميان آفريده هاى اوست كه به سبب آن به يكديگر مهر مى ورزند، و نود و نه رحمت را براى دوستان و اوليائش ذخيره كرد.

«ما خلق الله من شيئ الا و قد خلق له ما يغلبه و خلق رحمة تغلب غضبه:»

خدا چيزى را نيافريد مگر اين كه در برابرش چيزى را آفريد كه بر آن چيره باشد، و رحمتش را به وجود آورد كه بر خشمش (كه عذاب اوست) غلبه دارد.

«اطلبو الخير دهركم كله و تعرضوا لنفحات الله فان لله نفحات من رحمته يصيب بها من يشاء من عباده:»

در همه روزگارتان خواهان خير باشيد، و خود را در معرض نسيم هاى الهى قرار دهيد، براى خدا نسيم هائى از رحمتش مى باشد كه به هر كس از بندگانش بخواهد مى رساند.

مردى به رسول خدا گفت:

«احب ان يرحمنى ربى قال: ارحم نفسك و ارحم خلق الله يرحمك الله:»

دوست دارم خدا به من رحم كند، حضرت فرمود به خودت و به خلق خدا رحم كن تا خدا رحمتش را نصيب تو نمايد.

حضرت سجاد فرمود:

«لا يهلك المؤمن بين ثلاث خصال: شهادة ان لا اله الا الله و شفاعة رسول الله و سعة رحمة الله عزوجل:»

مؤمن ميان سه خصلت دچار هلاكت نمى شود: شهادت به وحدانيت خدا، اتصال به شفاعت رسول حق، و رحمت فراگير خداى عزوجل.

از رسول خدا روايت شده: چون گنه كاران مؤمن را به دوزخ برند، آتش بر آنان سرد شود تا هنگامى كه بيرون آيند، آنگاه خطاب الله بر فرشتگان آيد كه ايشان را به فضل و رحمت من به بهشت بريد كه درياى مرحمت و امتنان من بى كران، و فضل و احسانم بى پايان است.

و از اهل بيت روايت شده: چون روز قيامت رسد، حق تعالى همه اهل ايمان را يك جا گرد آورد و خطاب نمايد من از حقوقى كه بر عهده شما دارم گذشتم، شما هر حقى كه در ذمه يكديگر داريد بگذريد تا به بهشت درآئيد.

و نيز از رسول رحمت روايت است، چون روز قيامت شود بنده اى از اهل ايمان را حاضر كنند، خطاب آيد: نعمت مرا سر بار معصيت ساختى و چندان كه نعمت را بر تو افزودم تو بيشتر عصيان ورزيدى، عبد از شرمسارى معصيت سر در پيش افكند، خطاب عزت رسد كه: اى بنده من سر بردار، همان ساعت كه معصيت كردى من تو را آمرزيدم و قلم عفو بر سر آن كشيدم!!

و بنده اى ديگر را نزديك آرند، آن بيچاره به خاطر بسيارى معصيت سر به زير افكند و از شرمسارى به گريه آيد، خطاب الهى در رسد كه: اى بنده من آن روز كه گناه مى كردى و مى خنديدى تو را شرمسار نساختم، امروز كه خجالت مى كشى و گناه نمى كنى و زارى مى نمائى چگونه تو را عذاب كنم، گناهت بخشيدم و رخصت دخول بهشت دادم!! «1» غرق گنه نااميد مشو زدربار ما جج كه عفو كردن بود در همه دم كار ما بنده شرمنده تو خالق بخشنده من بيا بهشتت دهم مرو تو در نار ما جدر دل شب خيز و ريز قطره اشكى جزچشم كه دوست دارم كند گريه گنهكار ما توبه شكستى بيا هر آنچه هستى بيا جاميدوارى بجو زنام غفار ما جاهل دلى درباره رحمن رحيم گفته: رحمان است به روزى دادن جانداران و رحيم است به آمرزش سيئآت مؤمنان. در روزى و رزق اعتماد به رحمانى او كن نه بر كسب خود، ولى كسب را مگذار تا كاهل نشوى، و در آمرزش گناهان بر رحيمى او اعتماد ورز نه بر عمل خود، اما عمل را ترك مكن تا غافل نشوى.

 

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه