قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

برخورد ملا احمد نراقى با فرماندار كاشان‏

 


ملا احمد عبا را روى سر انداخت تا كسى او را نشناسد. وارد ساختمان حكومت شد. نگهبانان ديدند يك روحانى وارد شد، جلوى او را نگرفتند. آمد درب سالن را باز كرد، ديد تعدادى نشسته اند. چهره حاكم پيدا بود. نراقى ديد جايى براى نشستن نيست. نزديك درب نشست.

حاكم با معاونش شطرنج بازى مى كرد و داد و فرياد مى كشيد و گاهى بلند مى خنديد. بين حاكم و معاونش در شطرنج بازى اختلاف افتاد. حاكم گفت: من برنده هستم، آن بيچاره با گردن كج گفت: قربان! به حضرت عباس من برنده هستم، قانون شطرنج اين را مى گويد. گفت: نه.

مرحوم نراقى سرش را بلند كرد و قواعد شطرنج را كامل توضيح داد و به حاكم گفت: حق با معاون است. از نظر قوانين شطرنج، او برنده است. حاكم نگاهى به ملا احمد كرد و گفت: اى شيخ! تو متخصص شطرنج بازى هستى؟ فرمود: من تا به حال دست به شطرنج نبرده ام، چون دين به من اجازه نداده است. «1» امام زين العابدين عليه السلام مى فرمايند: شيعيان ما به سراغ شطرنج نروند، چون وقتى ما را نزد يزيد مى بردند، كنار سر بريده پدرم شطرنج بازى مى كردند.

گفت: نه، من دستى به شطرنج نبرده ام و تا به حال شطرنج بازى نكرده ام، اما مشكل علوم شطرنج، رياضى، فيزيك، اصول، فقه، نجوم و اسرار را مى توانم حل كنم. حاكم گفت: حضرت عالى چه كسى هستيد؟ مرحوم نراقى بسيار خوش اخلاق و نرم بود. با اين كه قدرت داشت در سالن را باز كند، بر سر حاكم بزند و مردم كاشان را عليه او تحريك كند و حاكم را بزنند و از دروازه شهر بيرون كنند، اما كسانى كه اهل صبر باشند، عصبانى نمى شوند، با تحمل و حفظ عزت و دين خود، جاده صبر را طى مى كنند تا به نتيجه برسند و اگر به نتيجه نرساندند، خود به نتيجه الهى مى رسند.

گفت: اى شيخ! تو كيستى؟ خيلى آرام فرمود: اسم من احمد و لقبم نراقى است. بلند شد كه به دست و پاى ملا احمد بيفتد، ايشان فرمود: نيازى نيست، اين مردم مشكل دارند، من آمدم به شما بگويم تا مشكل مردم را براى رضاى خدا حل كنيد كه لااقل در روز قيامت درى به روى شما باز باشد، چون نجات دولتى ها در روز قيامت بسيار سخت است. به فرياد مردم برسيد، شايد كفاره گناهان شما در روز قيامت باشد.

حاكم با لگد شطرنج را پرت كرد و به مرحوم نراقى گفت: اول مرا توبه بده، من بد كردم و مرا در حق شما به اشتباه انداختند. توبه كرد و تا زمانى كه او حاكم كاشان بود، در سايه معنويت مرحوم نراقى، مردم كاشان كمتر مشكل داشتند و راحت بودند.

اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايند:

«الصَّبْرُ أَنْ يَحْتَمِلَ الرَّجُلَ ما يَنُوبُه وَ يَكْظِمَ ما يَغْضِبُه»

صبر؛ يعنى انسان در مقابل مشكلات و مضيقه ها تحمل نمايد تا به نتيجه مطلوب برسد و وقتى كه آتش خشم برافروخته مى شود، فورا آن را خاموش كند كه با خشم او، زيان و ضررى به كسى وارد نشود. انسان دين، ايمان، كرامت و عزّت خود را مى تواند با صبر حفظ كند.

 

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه