قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

صبر؛ خاموش كردن آتش خشم‏


اميرالمؤمنين عليه السلام چقدر زيبا صبر را معنا كرده اند:

«الصَّبْرُ أَنْ يَحْتَمِلَ الرَّجُلَ ما يَنُوبُه وَ يَكْظِمَ ما يَغْضِبُه»

اين معناى صبر است: صبر يعنى در برابر حوادث روزگار، براى حفظ دين و دفع تلخى ها، قواعد الهى را تحمل نمايد و در مقابل آن چه كه انسان را عصبانى و خشمگين مى كند، كه اگر بخواهد خشم خود را اعمال كند، دچار ظلم، معصيت و گناه مى شود، هنوز آتش خشم برافروخته نشده، در باطن خود آن را خاموش كند.

در ارتباط با جمله دوم كه بسيار با ارزش است، مقدماتى را ذكر مى كنم.

مرحوم ملا احمد نراقى از شخصيت هاى كم نظير جامعه اسلامى است كه حقّ عظيمى به علم، فلسفه، حكمت، عرفان، فقه شيعه، مردم زمان خود و اهل ايمان تا به روز قيامت دارد. همين عظمت را نيز پدر بزرگوارشان، مرحوم ملامهدى نراقى داشتند. محوريت و جامعيت ايشان حدود دويست و پنجاه سال است كه نظيرش كم پيدا شده است.

اين پدر و پسر، فرزند و نوه مرد بى سواد نراقى بودند كه شغل مستخدمى داشته است. فرزندش ملامهدى كه مى خواست در اصفهان درس بخواند، از نراق نامه اى به اصفهان نوشت و به فرزندش مهدى گفت: با اين شغل و درآمدى كه من دارم، يقين بدان كه اگر تو بخواهى به مقامى علمى برسى، من خرجى تو را نمى توانم بدهم.

در آن روزگار، واحد پول «عبّاسى» بوده است. حتى گفته بود: من يك عبّاسى نيز نمى توانم به تو كمك كنم. او كه در سنّ چهارده سالگى بود، به پدر بزرگوارش مى گويد: من از شما توقع كمك ندارم، چون مى دانم شما نمى توانيد به من كمك نماييد، چون از درون، پروردگار عالم اين جوان را به كسب حقايق هدايت مى كرد، لذا حاضر شد بدون كمك پدر، براى كسب علم، به اصفهان بيايد.

ملا مهدى وقتى وارد حوزه علميه اصفهان شد، در فقر كامل به سر مى برد، اما ملا احمد وقتى طلبه شد، پدرش رييس كل علما و مردم شيعه بود. يعنى تمام علماى آن روزگار اصفهان، كاشان، مشهد و نجف، نسبت به ملامهدى كرنش داشتند.

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه