قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

خصوصيات بندگان خاص خدا


از حضرت باقر عليه السلام نقل مى كند كه پروردگار مهربان عالم چهره اى را معرفى مى كند كه اين چهره ها در دنيا و آخرت در رده اول بندگان پاك، خالص، با منفعت و با كرامت او هستند و خداوند متعال به اينان نظر خاص دارد. اگر به همه اهل ايمان نظر عام دارد، ولى به اين بزرگواران نگاه خاص دارد.

البته فرمايش هاى پروردگار را با اين مجال نمى توان توضيح داد. اما كل مطلب را، بسيار بسيار مختصر ملاحظه كنيد كه متناسب با زمان و مكان لحاظ شده است.

شرح مفصل و تفسير آن را «انشاء الله» در كتابهايى كه اين روايت عنوان شده، خواهيد ديد.

«انَّ مِنْ أَغْبَطِ اوْلِيائِى عِنْدِى، عَبْداً مُؤمِناً ذا حَظٍّ مِنْ صَلاحٍ»

صلاح همراه با مشتقاتش در كتاب خدا در موارد متعدد و مختلف ذكر شده است؛ «مصلح، مصلحون، اصلح، اصلحوا و اصلاحاً» كه البته در اينجا پروردگار عالم، خود ريشه «صلاح» را ذكر مى كند و مشتقاتش را نياورده است.

وقتى پاى ريشه لغت در ميان باشد، تمام جوانب اين حقيقت در ريشه نمود و تجلى دارد. ديگر نيازى نيست كه دنبال مشتقات آن بگرديم. شما كلمات و الفاظ اين حديث قدسى را ببينيد كه چقدر پربار است.

كلمه «أغبط» و كلمه «عندى» عجيب و مورد توجه است كه مى فرمايد: نزد خود من، كارى به كار جهانيان ندارم كه در حق او چه نظر و نگاهى دارند، هر نظر و نگاهى مى خواهند داشته باشند، مثبت يا منفى.

ديگرى لغت «اولياء» است. تمام اين ها مربوط به انسان است. حال معناى اين كلمات زيبا كه البته به قدرى بار اين كلمات از نظر معنوى سنگين است كه اگر با اجمال معنى شود، آن چيزى كه انسان مى خواهد، نصيبش نمى شود.

نيكوترين مسأله در اينجا مسأله حال است، كه البته اين حال، حال فرشتگان است، چون آن موجودى كه زمينى است، اصلًا در اين فضا قرار نمى گيرد.

نيكوحال ترين عاشقان، دوستان و محبانم؛ پروردگار در اينجا كلمه «اولياء» را به «ياى نسبت» وصل كرده است. معلوم مى شود اين ها نسبت به پروردگار عالم از معرفت جامع و شناخت لازم برخوردار هستند.

اگر كسى او را نشناسد و نسبت به او معرفت نداشته باشد، عاشق نمى شود.

عشق به امر مجهول، محال است. فشار شديدى به من بياورند كه آن كسى كه نمى شناسى و او را نديده اى، حتما عاشق او شو. اصلًا دل در اين زمينه قدمى برنمى دارد، عاشق چه كسى بشود؟

انسان چيزى را كه مى خواهد عاشق شود، يا بايد با چشم سر ببيند، يا با چشم عقل درك كند و يا با قلب احساس كند. در زمينه خدا، چشم كاره اى نيست، آنچه در عاشقان خدا حرف اول را مى زند، عقل و قلب است. عقل به دنبال «علم بالله» رفته، خدا را يافته وشكى ندارد، قلب نيز او را احساس كرده، لذا از اوليا شده است.

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه