قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

صبر لشگر حضرت داود عليه‏السلام‏


جنگى بين حق و باطل شروع شد كه نيروى دشمن سه برابر نيروى اهل ايمان بود. دشمن به طور كامل مسلح بود، اما اهل ايمان مسلح نبودند، پس چگونه بر دشمن پيروز شدند؟ به دعاى خالصانه متوسل شدند:

«رَبَّنَآ أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا»  خدايا! صبر را در ظرف وجود ما بريز. معلوم مى شود نور صبر به انسان مؤمن روحيه مى دهد، و ترس و اضطراب را از او مى گيرد، به او امنيت باطن مى دهد و به اين نقطه مى رساند كه چه بكشم و چه كشته شوم پيروزم، چون شهيد مى شوم.

ديگر باخت براى او وجود ندارد.

«فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُونَ »  ديگر با دشمن نمى سازد، چون مى گويد: بزنم يا بخورم، جنگ را برده ام، پس معنى ندارد كه با دشمن بسازم.

صبر چگونه انسان را از لحاظ معنوى پر و سنگين مى كند كه به اسلحه دشمن، زخم خوردن و شهادت مى خندد.

«رَبَّنَآ أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَفِرِينَ »  خدايا! اگر وارد درگيرى شديم، ما را در مرز ايمان و دين و در حريم خود نگهدار. پيروزيى به ما بده كه كافران تا اين حد مزاحم زندگى ما و مردم نباشند.

پروردگار عالم دعاى اين گروه را كه يكى از جنگجويان آنها حضرت داود عليه السلام بود، مستجاب كرد. با صبر وارد جنگ شدند، ثابت قدم ماندند و بر جالوتيان پيروز شدند. «2» داستان اين صبر، دعا و اين كه صبر نعمت است و ثبات قدم و پيروزى بر كافران با تعداد اندك، در اواخر سوره مباركه بقره به طور مفصل ذكر شده است.


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه