قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

غيرقابل رؤيت بودن پروردگار


خداوند متعال ديده نمى شود، چرا ديده نمى شود چون كه وجود بى نهايت در بى نهايت اصولا قابل رويت نيست، و هيچ ديده اى قدرت ندارد كه او را ببيند، موسى بن عمران هم كه تقاضاى رؤيت كرد، پروردگار رويت خود را نفى ابدى كردند، فرمودند: امكان ديدن من وجود ندارد، و واقعاً وجود ندارد.

در سوره طه به موسى بن عمران فرمود:

اين كوه روبه روى خود را نگاه كن، يك تجلى به اين كوه شد، البته اين تجلى تجلى مطلق كه نبوده، اين نظر نظر مطلق كه نبوده، اگر تجلى و نظر مطلق بود، معلوم نبود كه در عالم چه پيش مى آمد، اين تجلى و اين نظر، يك نظر و تجلى بسيار جزئى بوده، و حالا ما نمى فهميم همين تجلى جزئى چه بوده، ولى با همين مسئله برق، ما مى توانيم يك مقدار خودمان را به جزئيت اين تجلى نزديك كنيم، عقول عاليه استعداد درك مطلقش را ندارند.

وقتى كارخانه، برق توليد مى كند، نزديك به چند ميليون ولت برق توليد مى كند، اگر يك لامپى را مستقيماً هر چقدر پرقدرت باشد، بخواهند به همين چند ميليون ولت وصلش بكنند لامپ كشش اين چند ميليون ولت را ندارد.

در همه جاى دنيا رسم است برق توليد شده را مهار مى كنند، آن قدر در طريق حركت به اين برق مهار مى خورد، تا وقتى به كنتور منزل شما برسد، مى شود بيست و پنج آمپر و تازه خود اين مقدار آمپر هم با همين كنتور مهار و كنترل مى شود كه اين لامپ به اندازه توان خودش بتواند از قدرت و اين نور استفاده بكند، حالا پروردگار عالم چقدر نظر مطلق و تجلى مطلق را كنترل كردند، اين از فهم عقول عاليه هم خارج است.

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه