قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

نيت و اخلاص در نماز

نيت و اخلاص و حضور قلب روح نماز است، اعمال بدن نماز و اركان اعضاى اصليه آن است و بعض ديگر اعضاى عناصر كماليه آن.

اخلاص و نيت در نماز جارى مجراى روح، قيام و قعود جارى مجراى بدن، ركوع و سجود جارى مجراى دست و سر، تمام به جاى آوردن ركوع و سجود و مراعات طمأنينه و نيكو انجام دادن آن جارى مجراى زيبايى اعضا و شكل و رنگ، اذكار و تسبيحات جارى مجراى گوش و چشم و معرفت به مفاهيم بلند اذكار و حضور قلب جارى مجراى مشاعر و احساسات است.

فرض كن، اگر مى خواستى غلامى را كه هنوز به سن بلوغ نرسيده، جهت خدمت نسبت به برنامه هاى كريمانه، به حضور سلطانى بزرگوار ببرى، چه غلامى را انتخاب مى كردى؟ آيا غلام گوش بريده و كور و كر و زشت و كريه و بى دست و پا و لال را براى هديه به خدمت سلطان مى بردى؟ هرگز، مسئله نماز هم كه هديه و تقديمى عبد به سلطان واقعى عالم است به همين گونه حساب كن.

فقدان نيت و اخلاص در نماز به منزله فقد روح در غلام است، مرده را تقديم سلطان كردن، استهزا به سلطان و مسخره كردن او نيست؟ آيا كسى كه جنازه متعفنى را به عنوان هديه خدمت سلطان ببرد مستحق اعدام نيست؟

فقد ركوع و سجود واقعى جارى مجراى فقد اعضا و فقد اركان جارى مجراى فقد دو چشم و دو گوش و بينى است.

عدم حضور قلب و غفلت از معانى بلند آسمانى نماز مانند فقد مشاعر و احساسات عالى است، اگر كسى غلامى را با فقد اين همه اوصاف براى تقديم به حضور سلطان ببرد چه خواهد شد، نماز را هم با فقد اوصاف واقعى به همين صورت حساب كن، ما مكلف به نماز زنده، متحرك، داراى شرايط و اوصاف هستيم نه مكلف به جنازه نماز!!

نماز ناقص، صلاحيت مقام قرب الهى را ندارد! و چه بسا كه چنين نمازى به صاحب بدبختش برگشت داده شود و باعث زجر و مشقت و رنج و ناراحتى او گردد.

نماز در حقيقت تعظيم و تكريم به حضرت حق تعالى است و سستى كردن در آداب و شرايط ظاهريه و باطنيه آن منافات با احترام و تعظيم نسبت به حضرت او دارد، چه رسد به اين كه قبول شود و براى ادا كننده اش تحصيل قرب و كرامت نمايد.

بر تمام مكلّفين به نماز واجب است كه روح نماز را كه اخلاص و حضور قلب است تا جايى كه ممكن است حفظ نمايند، ركوع و سجودشان با قلب خاشع باشد، تكبيرةالاحرام را نگويند مگر اين كه به حقيقت، خداوند اعلا در قلبشان از هر چيزى بزرگ تر باشد؛ خود را همراه با اركان مختلف نماز با حفظ حقايق لازم حركت دهند و بدانند كه عاجزى به تمام معنى و فقيرى از هر جهت فقير در برابر توانايى مطلق و وجودى مستغنى از همه چيز ايستاده و مى خواهند تا جايى كه برايشان ممكن است، هديه اى مورد پسند مولا به حضور حضرتش تقديم كنند.

در هر صورت، اهل طريقت پس از قيام به نماز بر وفق تمام قواعد شرع و به جاى آوردن افعال و كيفيات و تروك به نحو كامل، داراى توجهى ديگر ماوراى توجه اهل شريعت هستند و آن توجه قلبى به قبله حقيقى و كعبه معنوى است كه عبارت از قلب حقيقى است، آن قلبى كه در آثار الهيه از آن تعبير به بيت اللّه الحرام شده، آن بيتى كه حضرت حق درباره آن فرموده:

لا يَسَعُنى ارْضى وَلا سَمائى وَلكِنْ يَسَعُنى قَلْبُ عَبْدِىَ الْمُؤمِن .

زمين و آسمانم، گنجايش تجلى حقيقى مرا ندارد، اما دل بنده مؤمنم داراى چنين گنجايش و وسعتى است.

تأييد اين حقيقت روايتى است كه از امام رضا عليه السلام سؤال مى كنند:

ما آدابُ الصَّلاةِ، قالَ: حُضُورُ الْقَلْبِ .

ادب نماز در حضور قلب است.

و خداوند بزرگ فرموده:

[أَلا لِلَّهِ الدِّينُ الْخالِصُ ].

آگاه باشيد! كه دين خالص ويژه خداست.

و به فرموده حضرت حق در يك حقيقت جامع:

[قُلْ إِنَّ صَلاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ ].

بگو: مسلماً نماز و عبادتم و زندگى كردن و مرگم براى خدا پروردگار جهانيان است.

 

 


منبع : پايگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه