آیه مذکور در صدد بیان این مطلب است که دین اسلام با امامت و رهبری به مرحله کمال میرسد. در آیه که معروف به آیه اکمال است و در آیه ابلاغ "یا ایها الرسول بَلّغْ ما انزل الیک مِنْ ربک و اِن لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمک من الناس" بر مسأله نصب امام از طرف خداوند تأکید میشود و پیامبر هیچ شأنی در این میان جز ابلاغ پیام خداوند ندارد. از مفاد آیات استفاده میشود که اگر پیامبر این مسأله را ابلاغ نکند و امام علی علیه السلام را به امامت نصب نکند، رسالت خود را انجام نداده است، در حالی که این آیه در اواخر عمر شریف پیامبر اسلام نازل شده و قبل از آن مسائل و احکام بسیاری را از طرف خدا برای مردم بیان کرده بود.این مسأله مهم، موجب به کمال رساندن دین اسلام شد، از این رو در قرآن از آن تعبیر به اکمال دین شده است.در آیه اکمال میفرماید: امروز دین شما را کامل کردم و به حد کمال رساندم، سپس میافزاید: نعمت خودم را به پایان رساندم.اندیشمندان دینی بین اکمال و اتمام تفاوت قائل شده و بر این باورند که تمام در جایی گفته میشود که یک چیزی اجزائش باید پشت سر هم بیاید و تا وقتی هنوز همه اجزائش مرتب نشده، ناقص است. وقتی آخرین جزء به وجود آمد میگوییم تمام شد، مانند یک ساختمان که حتی تا وقتی سقف آن را همه زدهاند، تمام نیست، اما وقتی همه اجزای ساختمان فراهم و قابل سکونت بود، ساختمان تمام است.در مسأله کمال و کامل این طور نیست که شیء غیر کامل، جزء ناقص دارد، بلکه ممکن است هیچ جزء ناقص و ناتمامی نداشته باشد، ولی هنوز کامل نباشد، مثلاً جنین در زهدان مادر به حد تمام میرسد،یعنی همه ساختمان وجودی وی تمام میشود و بچه هم سالم به دنیا میآید، ولی هنوز انسان کامل نیست، یعنی رشدی را که باید بکند، نکرده است. رشد کردن غیر از این است که جزء ناقص داشته باشد.
در واقع اختلاف کامل و تمام، اختلاف کیفیّ و کمیّ است.قرآن از یک طرف از حادثه غدیر تعبیر به اکمال و از جهتی تعبیر به اتمام میکند، یعنی اسلام، امروز آن دینی است که خدا میخواسته باشد و به حد کمال و تمام خود رسیده است. بنابر این از آیه به خوبی کامل بودن دین اسلام استفاده میشود.کامل بودن دین اسلام دلائل دیگری نیز دارد که آن را بر دیگر ادیان برتری داده است.دلایل برتری دین اسلام بر سایر ادیان عبارتاند از:
1- جامعیت:
یکی از دلائل کامل بودن دین اسلام، جامعیّت آن است. جامعیت بدان معنا است که در اسلام قوانین و مقرّرات مورد نیاز انسان ها پیش بینی شده است. در آیات و روایات متعدّدی به این جامعیّت اشاره شده است. برخی از اندیشوران مسلمان باور دارند که در کتاب و سنّت، احکام مورد نیاز انسان ها بیان شده است.امام راحل فرمود: "... قرآن مجید و سنّت شامل همه دستورات و احکامی است که بشر برای سعادت و کمال خود احتیاج دارد". شهید مطهری می نویسد: "همه جانبگی از جمله امتیازات اسلام نسبت به ادیان دیگر است...".در اسلام، احکام و قوانین منحصر در زندگی فردی انسان ها نیست، بلکه تمام ابعاد زندگی اجتماعی را نیز در بر دارد، چرا که زندگی فردی و اجتماعی انسان از هم قابل تفکیک نبوده و بسیاری از امور فردی، در زندگی اجتماعی و بالعکس تأثیر دارند.
2- هماهنگی با مقتضیات زمان:
یکی از ویژگیهای بسیار مهم اسلام همسویی آن با شرایط زمان است؛ یعنی قوانین اسلام علاوه بر جامعیت به گونه ای تشریع شده که پاسخگوی نیازهای انسان ها در همه زمان ها است؛ از این رو اسلام بعد از گذشت چندین قرن بالنده و پویا ظاهر شده و در مقام پاسخ گویی نیازهای مردم اظهار عجز نکرده است.امام صادق(ع) درباره قرآن فرمود: "خداوند قرآن را برای زمان و مردم خاصی قرار نداده است. قرآن برای همه زمان ها و برای همه انسان ها تا روز قیامت تازگی دارد"."مارسل بوازار" می نویسد: "احکام و قوانین اسلام به پرسش های معاصر پاسخ داده است...". یکی از امتیازات اسلام نسبت به ادیان دیگر همین است که ادیان دیگر پاسخگوی نیازهای زمان خود بودند، حال آن که اسلام پاسخگوی نیازهای انسان ها در طول تاریخ می باشد. یکی از علل خاتمیّت اسلام را در همین ویژگی باید جستجو نمود.همسویی اسلام با شرایط زمان بدان معنا نیست که قوانین اسلام با شرایط زمانی تطبیق گشته و تغییر یابد، بلکه معنایش این است که هرگاه احتیاجات و حوادث و مقتضیات زمان به اسلام عرضه می شود، پاسخگو است.
3- تلفیق دنیا و آخرت:
یکی از دلایل مهم کامل بودن دین اسلام در تلفیق دنیا و آخرت ظهور می کند. اسلام با اصل دنیا و مواهب آن مبارزه نکرده و رهبانیت را نپذیرفته است: "لا رهبانیة فی الإسلام". دین دنیا را پل ارتباطی آخرت دانسته است. از این رو نخست تعریف دقیق از دنیا ارائه داده و به زندگی انسان ها سمت و سو داده و همگان را به فعالیت در دنیا فرا خوانده است. از سوی دیگر اسلام مردم را به آخرت گرایی فراخوانده و از دنیا گرایی بر حذر داشته، این در حالی است که برخی از ادیان نیز دنیا گریزی را مطرح کرده اند، چنان که برخی دیگر آخرت گریزی را مطرح کرده اند.شهید مطهری در این خصوص می نویسد: "در جامعه های کهن همیشه یکی دو چیز وجود داشت: یاّ آخرت گرایی و زندگی گریزی و یا زندگی گرایی و آخرت گریزی. اسلام آخرت گرایی را در متن زندگی گرایی قرار داد. از نظر اسلام راه آخرت از متن زندگی و مسئولیت های زندگی دنیا می گذرد".
4- جهان شمولی:
اسلام علاوه بر جامعیّت و همسویی با شرایط زمان، جهان شمول است.جهان شمولی بدان معنا است که اسلام اختصاص به مردم و سرزمین خاصی ندارد، بلکه دین همگانی است. بر خلاف ادیان دیگر که هر کدام به امت و قومی اختصاص داشته اند.از این رو در قرآن خطاب به پیامبر اسلام(ص) آمده است: "و ما أرسلناک إلا رحمة للعالمین". از برخی آیات و روایات دیگر استفاده می شود که در زمان حکومت جهانی امام زمان(ع) دین اسلام همه جهان را فرا گرفته و همگانی می شود.
5- خاتمیت:
خاتمیت را نمی توان به عنوان دلیل مستقل برای کامل بودن دین اسلام بیان نمود، زیرا خاتمیت ریشه در ویژگی هایی دارد که بدان ها اشاره شد، ولی خاتمیت بیانگر این واقعیت است که دین اسلام کامل ترین دین است، زیرا اگر کامل ترین دین نبود، باید خداوند جهت هدایت و تأمین سعادت انسان ها ادیان و پیامبران دیگر ارسال می نمود. در قرآن از پیامبر اسلام(ص) به عنوان خاتم پیامبران یاد شده که نشانگر کامل بودن دین اسلام است: "لکن رسول اللَّه و خاتم النّبیّین؛محمد رسول خدا و خاتم آخرین پیامبران است". در روایتی آمده است: "حلال محمّد حلال إلی یوم القیامه و حرامه حرام أبداً إلی یوم القیامة لا یکون غیره و لا یجیء غیره".دین اسلام کامل ترین دین بوده و مورد پذیرش خداوند است: "انّ الّدین عنداللَّه الاسلام؛هر کس دینی غیر از اسلام برگزیند، هرگز از او پذیرفته نمی شود".موارد دیگر مانند همسویی با فطرت، ضمانت اجرایی قوانین اسلامی و... نیز بیان شده و از سوی دیگر هیچ دینی نمی توان یافت که مترقی تر از اسلام باشد. اسلام با ترقی و پیشرفت و علم و دانش و بهداشت ونظافت از همه مرام ها و مسلک ها پیشرفته تر است و نیازی به تغییر و دگرگونی ندارد اگر مشاهده می شود که در دنیای امروز پیشرفت های علمی و صنعتی بوجود آمده اسلام از همان ابتدا به علم ودانش و پیشرفت سفارش می کرده و اگر مراد از جامعه مدرن جامعه پر از فساد و فحشا و منکرات باشد اسلام با فساد و زشتیها مخالف است