قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

اسرار غیبت امام زمان (عج)

ولی عصرعلیه السلام از رازهای بسیار پیچیده ای است كه با ظهور او همه حقیقت روشن می گردد. "عبدالله بن فضل هاشمی" می گوید امام صادق علیه السلام فرمود: حضرت صاحب الامر به ناچار غیبتی خواهد داشت، به طوری كه گمراهان در شك واقع می شوند سئوال كردم: چرفرمود: اجازه بیان علتش را نداریم .گفتم: حكمتش چیست ؟با توجه به این آیه، خداوند متعال در هر زمان و دوره ای، مردم آن دوره را مورد امتحان قرار می دهد تا مومنین واقعی از متظاهرین به دین و ایمان مشخص شوند. امتحان الهی در هر زمان، متفاوت و متناسب با رشد و كمال عقلی مردم آن زمان است. در دوران غیبت كبری، با غایب شدن حجت خدا، مردم به استقامت و پایداری نسبت به دین امتحان می شوند تا منتظرین واقعی از غیر واقعی تمیز داده شده و هر كدام پاداشی در خور موفقیت در این امتحان به دست آورند.فرمود: همان حكمتی كه در غیبت حجت های گذشته وجود داشت، در غیبت آن جناب وجود دارد، اما حكمتش جز بعد از ظهور او ظاهر نمی شود، چنانكه حكمت سوراخ كردن كشتی و كشتن جوان و اصلاح دیوار به دست حضرت خضر علیه السلام برای حضرت موسی علیه السلام آشكار نشد جز هنگامی كه می خواستند از هم جدا شوند.ای پسر فضل! موضوع غیبت، سرّی از اسرار خدا و غیبی از غیوب الهی است، چون خدا را حكیم می دانیم باید اعتراف كنیم كه كارهایش از روی حكمت صادر می شود، گرچه تفصیلش برای ما مجهول باشد."از این حدیث استفاده می شود كه علت اصلی و اساسی غیبت به دلیل این كه اطلاع بر آن به صلاح مردم نبوده، یا استعداد فهمش را نداشته اند، بیان نشده است در عین حال به مواردی از فلسفه غیبت  در بعضی از روایات اشاره شده است كه به صورت اختصار بیان می كنیم:

آزمایش مردم

یكی از سنت های الهی، آزمایش مردم است. این سنت در تمام امت های گذشته نیز اجرا شده است. خداوند متعال در قرآن كریم می فرماید: "احسب الناس ان یتركوا ان یقولوا امنا و هم لا یفتنون و لقد فتنا الذین من قبلهم فلیعلمن الله الذین صدقوا و لیعلمن الكاذبین."آیا مردم خیال می كنند كه همین كه گفتند ایمان آوردیم رها شده و دیگر امتحان نمی شوند، كسانی را كه قبل از آنها بودند، آزمایش كردیم تا خداوند راستگویان و دروغ گویان را مشخص كند.غیبت تو خواب را از من ربوده و لباس صبر را بر بدنم تنگ و آرامش را از من سلب كرده است. آقای من! غیبت تو برای همیشه مرا اندوهگین كرده مثل كسی كه تمام بستگانش را یكی پس از  دیگری از دست می دهد و تنها می ماند."با توجه به این آیه، خداوند متعال در هر زمان و دوره ای، مردم آن دوره را مورد امتحان قرار می دهد تا مومنین واقعی از متظاهرین به دین و ایمان مشخص شوند. امتحان الهی در هر زمان، متفاوت و متناسب با رشد و كمال عقلی مردم آن زمان است. در دوران غیبت كبری، با غایب شدن حجت خدا، مردم به استقامت و پایداری نسبت به دین امتحان می شوند تا منتظرین واقعی از غیر واقعی تمیز داده شده و هر كدام پاداشی در خور موفقیت در این امتحان به دست آورند."سدیر" می گوید. در خدمت مولایمان امام صادق علیه السلام بودیم، امام علیه السلام روی زمین نشسته و عبائی بی یقه و با آستین كوتاه پوشیده بود، در آن حال مانند پدر فرزند مرده  گریه می كرد، آثار حزن از رخسار مباركش نمایان بود و می فرمود: آقای من! غیبت، هزاران سرّ نهان در نظام دین و برنامه های مترفی آن دارد كه درك هر یك، دلی دریایی و چشمی  بینا می خواهد تا آنجا كه همه پیامبران هم نمی توانند به تمام اسرار آگاه باشند.غیبت تو خواب را از من ربوده و لباس صبر را بر بدنم تنگ و آرامش را از من سلب كرده است. آقای من! غیبت تو برای همیشه مرا اندوهگین كرده مثل كسی كه تمام بستگانش را یكی پس از  دیگری از دست می دهد و تنها می ماند."سدیر می گوید: از ناله های جانگداز حضرت، پریشان شده و عرض كردم: ای فرزند رسول خدا! خداوند دیدگان شما را گریان نكند، برای چه این قدر ناراحت و محزون هستید؟امام صادق علیه السلام آه سوزناكی كشید و [بدین مضمون] فرمود: "قائم ما غیبت طولانی كرده و عمرش طولانی می شود. در آن زمان اهل ایمان امتحان می شوند و به واسطه طول غیبتش، شك و تردید در دل آنها پدید می آید و بیشتر، از دین خود برمی گردند."

منبع : پایگاه تبیان

بیم از كشته شدن ;

"زراره" گوید امام صادق علیه السلام فرمود: "برای حضرت قائم قبل از ظهورش غیبتی است."

پرسیدم: چرا؟

فرمود: "یخاف علی نفسه الذبحه" (3) بر جانش از كشته شدن می ترسد.

در دوران غیبت، مردم جهان به تدریج برای ظهور آن مصلح حقیقی و سامان دهنده وضع بشر، آمادگی عملی و اخلاقی پیدا می كنند. روش آن حضرت مانند روش انبیاء  و اولیاء گذشته نیست تا مبتنی بر اسباب و علل عادی و ظاهری باشد، بلكه روش او در رهبری بر جهان بر مبنای حقایق و حكم به واقعیات، و ترك تقیه و ... است، كه انجام این امور نیاز به تكامل علوم و معارف و ترقی و رشد فكری و اخلاقی بشر دارد، به طوریكه قابلیت برای حكومت واحد جهانی در راستای تحقیق احكام الهی فراهم باشد.

حضرت همواره در معرض كشته شدن بوده و هست زیرا حكام ستمگری كه در طول دوران اسلامی حكم رانده اند (عباسیان و غیر آنان از كسانی كه به ویژه در خاورمیانه حكومت نموده اند) بیشترین تلاش و كوشش خود را صرف پایان بخشیدن به زندگانی حضرت مهدی علیه السلام می نمودند.

خصوصاً پس از آن كه می دانستند كه حضرت مهدی علیه السلام همان كسی است كه تخت های حكمرانان ظلم و جور را متزلزل نموده، در هم خواهد شكست و همان كسی است كه هستی ظالمان را نابود و از استیلاء آنان بر بندگان خدا و كشورها جلوگیری خواهد كرد.

هیچ یك از امامان معصوم به مرگ طبیعی از دنیا نرفتند، بلكه طاغوت های این امت، آنان را شهید كردند، با این كه می دانستند بشارت ها و اخباری كه راجع به حضرت مهدی علیه السلام وارد شده، درباره آنان (یازده امام علیه السلام) وارد نشده است. مثلاً درباره هیچ یك از ائمه علیهم السلام حتی یك حدیث به این مضمون وارد نشده كه دنیا را از عدل و داد پر خواهد ساخت و بر تمام وسایل پیروزی و ظفر برای وی فراهم خواهد آمد، جز درباره وجود مقدس حضرت مهدی علیه السلام.

با چنین خبرهایی، حكومت های جور و ستم در قبال شخصیتی بزرگ كه می خواهد حاكمیت ظلم و ستم را از بین برده و حاكمیت عدل و داد را در سراسر جهان بگستراند، دست روی دست نگذاشته و سكوت نمی كردند و همواره مترصد كشتن چنین انسانی بودند.

آمادگی و استعداد مردم

قانون عرضه و تقاضا در جوامع بشری همواره و در همه جا جاری است و عرضه، مطابق تقاضا می باشد، در غیر این صورت نظام زندگی به هم خورده و تعادل خود را از دست می دهد. این قانون تنها جنبه اقتصادی ندارد بلكه در مسائل اجتماعی نیز جاری است.

بدون تقاضا، عرضه بی فایده است. نیاز به رهبر و پیشوا برای جامعه نیز از این فایده و قانون مستثنی نبوده و در قالب استعداد و آمادگی مردم تحقق پیدا می كند.

حضرت علی علیه السلام فرمود: "بدانید زمین از حجت خدا خالی نمی ماند، ولی خداوند به خاطر ظلم و جور و اسراف مردم بر خودشان، آنها را از دیدار او كور خواهد ساخت. "

در دوران غیبت، مردم جهان به تدریج برای ظهور آن مصلح حقیقی و سامان دهنده وضع بشر، آمادگی عملی و اخلاقی پیدا می كنند. روش آن حضرت مانند روش انبیاء  و اولیاء گذشته نیست تا مبتنی بر اسباب و علل عادی و ظاهری باشد، بلكه روش او در رهبری بر جهان بر مبنای حقایق و حكم به واقعیات، و ترك تقیه و ... است، كه انجام این امور نیاز به تكامل علوم و معارف و ترقی و رشد فكری و اخلاقی بشر دارد، به طوری كه قابلیت برای حكومت واحد جهانی در راستای تحقیق احكام الهی فراهم باشد و  جامعه بشری به این مطلب برسد كه هیات های حاكمه با روش های گوناگون نمی توانند از عهده اداره امور برآیند، و مكتب های سیاسی و اقتصادی مختلف دردی را درمان نمی كنند، اجتماعات و كنفرانس ها و سازمان های بین المللی و طرح ها و كوشش های آنها به عنوان حفظ حقوق بشر نمی توانند نقشی را ایفاء كنند و از تمام  این طرح ها كه امروز و فردا مطرح می شود مایوس شود.

وقتی اوضاع و احوال اینگونه شد و مردم از تمدن منهای دین، معنویت و انسانیت به ستوده آمدند و تاریكی و ظلمت جهان را فرا گرفت، ظهور یك مرد الهی در پرتو عنایت حق، مورد استقبال مردم جهان قرار می گیرد. در این شرایط ، پذیرش جامعه از ندای روحانی یك منادی آسمانی بی نظیر خواهد بود، زیرا در شدت ظلمت و تاریكی، درخشندگی نور نمایان تر می گردد.

خالی نماندن زمین از حجت

حضرت علی علیه السلام فرمود: "لا تخلواالارض من قائم بحجة الله" هیچگاه زمین از كسی كه قائم به امر الهی باشد خالی نخواهد ماند.

از سنت های دائمی الهی این است كه از آغاز آفرینش، بشر را تحت سرپرستی یك راهنما و رهبر قرار داده است و برای هر قوم و ملتی رسولی فرستاده تا آن رسول، مردم را از عذاب الهی بترساند و وصی و خلیفه و جانشین و امام پس از او نیز همان سیره و روش پیامبر را عمل كرده و مردم را به اهداف الهی نزدیك كرده است.

امام صادق علیه السلام می فرماید: "اگر در دنیا دو نفر وجود داشته باشند، یكی از آنها امام و حجت خدا است."

(4)

 باز می فرماید: "آخرین كسی كه از این دنیا خواهد رفت، امام است و او حجت خدا بر خلق است و باید او آخرین نفر باشد كه از دنیا می رود، برای این كه كسی بدون حجت و رهبر نماند تا با خدای احتجاج كرده، شكایت نماید كه تكلیف خود را در دنیا نمی دانسته است."

(5)

حضرت علی علیه السلام فرمود: "بدانید زمین از حجت خدا خالی نمی ماند، ولی خداوند به خاطر ظلم و جور و اسراف مردم بر خودشان، آنها را از دیدار او كور خواهد ساخت. "

(6)

با توجه به روایات فوق و بررسی دوران زندگی امامان معصوم علیه السلام كه هیچ كدام با مرگ طبیعی از دنیا نرفتند، اگر آخرین حجت الهی نیز غایب نمی شد و در میان مردم حضور عادی می داشت، یقیناً به سرنوشت امامان دیگر دچار می شد، و مردم برای همیشه از فیض الهی محروم می شدند. خداوند متعال با حكمت بالغه اش آخرین حجت خود را به وسیله غیبت، حفظ و صیانت نموده تا زمین از حجت حق خالی نماند.

نداشتن یار و یاور

یكی از علت های غیبت امام زمان علیه السلام، نبود انصار و اصحاب  جهت یاری رساندن به آن حضرت است. از روایات مختلف این نكته برداشت می شود كه نصاب یاران حضرت مهدی علیه السلام 313 نفر می باشد كه با تولد و رشد آنها، یكی از موانع ظهور مرتفع می گردد. انصار و یاران حضرت را می توان به دو گروه تقسیم كرد:

الف-  یاران خاص:

كه 313 نفر می باشند و صفات و شاخصه هایی كه در روایات ذكر شده، مربوط به آنها می باشد و در زمان ظهور و حكومت جهانی حضرت، تصدی مناسب مهم حكومتی را به عهده دارند.

از حضرت علی علیه السلام روایت شده است كه فرمودند: "یاران خاص قائم جوانند، بین آنان پیری نیست مگر به میزان سرمه در چشم و یا مانند نمك در غذا كه كمترین ماده غذا نمك است. "

(7)

از امام صادق علیه السلام روایت شده است كه فرمودند: "مردانی اند كه گویی قلب هایشان مانند پاره های آهن است. هیچ چیز نتواند دل های آنان را نسبت به ذات خدا گرفتار شك و تردید سازد. سخت تر از سنگ هستند و ..."

(8)

ب-  یاران عام:

نصاب معینی ندارند. در روایات تعداد آنها مختلف و در بعضی از آنها تا 10 هزار نفر در مرحله اول ذكر شده است كه در مكه با حضرت پیمان می بندند.

امام زمان علیه السلام با این تعداد از یاران خاص و عام، قیام جهانی خود را شروع می كند.

تعهد نداشتن نسبت به حاكمان جور

امام صادق علیه السلام فرمود: "یقوم القائم و لیس لاحد فی عنقه عهد ولا عقد ولا بیعه" (9) قائم ما در حالی ظهور می كند كه در گردن او برای احدی عهد و پیمان و بیعتی نیست.

برنامه مهدی موعود، با سایر ائمه اطهار علیهم السلام تفاوت دارد. ائمه علیهم السلام مامور بودند كه در ترویج و انذار و امر به معروف و نهی از منكر تا سر حد امكان كوشش نمایند،  ولی سیره و رفتار حضرت مهدی علیه السلام متفاوت با آنان بوده و در مقابل باطل و ستم، سكوت نكرده با جنگ و جهاد، جور و ستم و بی دینی را ریشه كن می نماید. اصلاً اینگونه رفتار از علائم و خصائص مهدی موعود شمرده می شود.

به بعضی از امامان كه گفته می شد: چرا در مقابل ستمكاران قیام نمی كنی؟

جواب می دادند: این كار به عهده مهدی ماست.

به بعضی از امامان اظهار می شد: آیا تو مهدی هستی؟ جواب می داد: مهدی با شمشیر جنگ می كند و در مقابل ستم ایستادگی می نماید ولی من چنین نیستم.

به بعضی عرض می شد: آیا تو قائم هستی؟ پاسخ می داد: من قائم به حق هستم، لیكن قائم معهودی كه زمین را از دشمنان خدا پاك می كند، نیستم.

از اوضاع آشفته جهان و دیكتاتوری ظالمین و محرومیت مومنین شكایت می شد، می فرمودند: قیام مهدی مسلم است، در آن وقت اوضاع جهان اصلاح و از ستمكاران انتقام گرفته خواهد شد. مومنین و شیعیان هم به این نویدها دلخوش بودند و هر گونه رنج و محرومیتی را بر خود هموار می كردند.

اكنون با این همه انتظاراتی كه مومنین بلكه بشریت از مهدی موعود دارند، آیا امكان داشت كه آن جناب با ستمكاران عصر بیعت و پیمان خویش وفادار بماند و در نتیجه هیچ وقت اقدام به جنگ و جهاد نكند، زیرا اسلام عهد و پیمان را محترم شمرده و عمل به آن را لازم دانسته است.

از این رو در احادیث تصریح شده كه یكی از اسرار غیبت و مخفی شدن ولادت حضرت صاحب الامر علیه السلام این است كه ناچار نشود با ستمكاران بیعت كند تا هر وقت خواست، قیام كند و بیعت كسی در گردنش نباشد.

  امام حسن مجتبی علیه السلام

فرمود: "ان الله عزوجل یخفی ولادته و یغیب شخصه لئلا یكون لاحد فی عنقه بیعة اذا خرج" خداوند عزوجل ولادت او را مخفی می كند و شخص او را از دیده ها پنهان می سازد تا هنگامی كه ظهور می كند كسی را در گردن او بیعت نباشد.

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه