قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

آيا نماز را نيكو به جاى مى‏آورى؟

 

حاتم زاهد بر عاصم بن يوسف وارد شد، عاصم به او گفت: اى حاتم آيا نماز را نيكو به جاى آورده اى؟ حاتم گفت آرى، عاصم گفت: چگونه نماز به جاى مى آورى؟ گفت: هنگامى كه وقت نماز نزديك مى شود وضوى جامع و كامل مى گيرم، سپس در مكانى كه بايد نماز بگزارم راست و مستقيم مى ايستم، تا همه اعضايم آرام بگيرد، كعبه را ميان دو ديده مشاهده مى كنم، و مقام را روبروى سينه ام، و خدا را بر فراز خود مى بينم، خدائى كه آنچه در قلب من است مى داند، قدمم بر صراط؟، و بهشت در طرف راست و دوزخ در طرف چپم و ملك الموت پشت سرم!

گمان مى كنم كه اين آخرين نماز من است، سپس به نيكى تكبير مى گويم و با فكر و انديشه و تأمل و دقت به قرائت حمد و سوره مى پردازم، و با فروتنى و تواضع ركوع مى كنم، و با تضرع و خاكسارى سجده به جاى مى آورم آنگاه مى نشينم و بر پايه اميد به حق تشهد مى خوانم، سپس بر اساس سنت پيامبر سلام مى گويم آنگاه ميان خوف و رجا از جاى بر مى خيزم و بر صبر و استقامت در بندگى توجه مى كنم و در حفظ آن مى كوشم. عاصم گفت: اين است نماز تو گفت: آرى سى سال است اينگونه به نماز قيام دارم، عاصم گريست و گفت: من تا كنون به اين صورت نماز نخوانده ام!

 

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه