قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

چه روایاتی در باره دوستی و محبّت نسبت به پیامبر و عترت او وجود دارد؟

روایات در این زمینه بسیار است . از جمله این روایات:

1- اَنَس میگوید:مردی از اهل بادیه از پیامبر پرسید: «مَتی قیام الساعة؟»؛ رستاخیز چه روزی فرا میرسد؟ همزمان با این پرسش هنگام نماز شد، حضرت رسول(ص) پس از نماز، آن سائل را طلب کرده و فرمود: «فما أعددت لها؟»؛ برای آن روز چه ذخیره ای فراهم کرده ای؟. عرض کرد: سوگند به خداوند که نماز و روزه فراوانی برای قیامت ذخیره نکرده ام، ولی خدا و پیامبرش را دوست میدارم. آن گاه پیامبر فرمودند: «المرء مع من أحب»؛ انسان با محبوبش محشور میشود. أََنَس میگوید: «فما رأیت المسلمین فَرحوا بَعد الاِسلام بِشَیء أشد من فرحهم بهذا»؛ مسلمانان را پس از رهایی از جاهلیت و نیل به اسلام ندیدم به چیزی به این اندازه خوشحال شده باشند.

2- امام باقر(ع) میفرماید: روزی رسول اکرم(ص) در حضور مردم چنین فرمودند: «أَحبوا الله لِما یَغذوکم به مِن نعمه و أَحبونی ِلله عَزّ و جلّ و أحِبوا قِرابتی لی» ؛ به خدا علاقه مند باشید، زیرا غدای جسم و جان شما را فراهم میکند و برای رضای خدا به من علاقه مند باشید، زیرا من مجرای فیض او هستم و به اهل بیت من علاقه مند باشید، زیرا آنها رابط میان من و شما هستند.

3- در حدیث دیگری که به نوبه خو سلسة الذهب است، امیرالمؤمنین( ع) میفرماید: مردی از انصار به حضور پیامبر شرفیاب شد و گفت: من توان تحمل فراق و هجران شما را ندارم؛ وارد منزل و کارگاه میشوم، به یاد شما میافتم و دست از کار میکشم و روبه سوی شما میآورم تا به زیارت شما نایل شوم، اینها به خاطر این است که شما را دوست میدارم، اکنون به این فکر افتاده ام که روز قیامت که شما وارد بهشت شده و به أعلی علیین عروج کردید، من چه کنم؟در این هنگام این ایه شریفه نازل شد: «و مَن یُطع الله والرَسول فأولئک مَع الَذین أَنعم الله عَلیهم مِن النَبیین و الصِدیفین و الشُهداء و الصالحین و حَسن أولئک رفیقاً» ؛ پیروان خدا و پیامبر، با سلسله انبیا و صدیقان و شاهدان و صالحان محشور میشود و آنها رفقای خوبی هستند، زیرا خسته دلان قافله را پشت سر نمیگذارند، بلکه تا مرز امکان آنها راه همراه خود میبرند، سپس پیامبر گرامی(ص) «آن مرد را به حضور طلبید و این آیه را بر وی تلاوت کرد و به او بشارت داد .

4- پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «لایُؤمن عَبد حتی أََکون أحب الیه من نَفسه و یکون عِترتی أَحب الیه من عِترته و یکون أهلی أَحب الیه من أَهله و یَکون ذاتی أحب الیه مِن ذاته» ؛ [ایمان بنده ای کامل نمیشود مگر این که من پیش او، محبوتر از خود او باشم (علاقه اش به من بیشتر از خودش باشد) و عترت من پیش او، محبوبتر از عترت خودش و اهل بیت من پیش او، محبوبتر از اهل بیت خودش و ذات من پیش او، محبوبتر از ذات خودش باشد.

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه