شناخت بهتر امامان از سه راه - که مکمل یکدیگر میباشند - حاصل میشود:
1. مطالعه تاریخ زندگانی آنان:
مطالعه سرگذشت و سیره آنان؛ خصوصاً در باب فضایل، مناقب و خصوصیات آنان - از قبیل: شجاعت، مردانگی، ایثار، تواضع، صبر، فرزانگی و... - انسان را متوجه مقام والای آن بزرگواران میکند و جذبه و کشش خاصی نسبت به آن فرزانگان در روح انسان، حاکم میشود.
2. مطالعه و تفکّر در سخنان ایشان:
اسلام تفکر را موجب بصیرت،دعوت کننده به عمل نیک، پدید آورنده نور ، نشانه حیات و زنده بودن قلب بصیر میداند .
مطالعه و تفکّر در آثار فکری امامان، هر چند کار مشکلی به نظر میرسد؛ ولی بسیار سودمند است. این امر علاوه بر آن که باعث شناخت شخصیت آن بزرگواران و ایجاد محبت آنان در دل میشود؛ سرمایه بزرگی برای روح بشر به شمار میرود. همان طور که فراگیری فصول یک کتاب، باید با تحقیق و دقت کامل و رجوع به استاد و... قرین باشد؛ مطالعه و اندیشه و تفکر در آثار ائمه(ع) نیز، باید با استفاده از استادان فن و مراجعه به کتاب هایی که در شرح سخنان آنان به رشته تحریر درآمده، همراه باشد.
3. شناخت خدا:
اگر ما خداوند و صفات و اسمای او را به طور حقیقی بشناسیم، میتوانیم انسان های کامل راستین (امامان) را نیز بشناسیم؛ زیرا آنان آینه تمام نمای صفات جمال و جلال حضرت حق اند و در تسمیه به اسمای الهی، از تمامی موجودات عالم امکان برترند. بر این اساس، با شناخت خدا و صفات او، میتوانیم به اوصاف و ویژگیهای امامان نیز واقف گردیم. شاید دعایی که سفارش شده در زمان غیبت بعد از نماز زیاد خوانده شود، ناظر به همین حقیقت باشد.:«اللهم عرفنی نفسک فانک ان لم تعرفنی نفسک لم اعرف رسولک اللهم عرفنی رسولک فانک ان لم تعرفنی رسولک لم اعرف حجتک اللهم عرفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی» ؛ «خداوندا! خود را به من بشناسان که اگر خود را به من نشناسانی پیغمبر را نمیشناسم؛ خدایا! پیغمبرت را به من بشناسان که اگر به پیامبر معرفت پیدا نکنم، نمیتوانم امامم را بشناسم؛ خدایا! حجت و امامت را به من بشناسان که اگر امام را نشناسم، در دین خود گمراهم.