قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

آیا احادیثی از امام صادق(ع) در تأیید ابابکر و عمر داریم؟

پرسش:
چندی قبل در یکی از شبکه های تلویزیون عربی برنامه ای تاریخی پخش می شد در مورد تاریخ اسلام در زمان ابوبکر و عمر. در این برنامه از قول امامان شیعه(ع) حدیثی در تأیید ابوبکر و عمر نقل شد بیشتر از قول امام صادق(ع). حال با توجه به این مسأله می خواستم نظر صریح امام صادق(ع) را در این مورد بدانم و در مورد صحت این احادیث توضیح دهید؟ چون تعداد این احادیث زیاد است. و مسأله تقیه هم در کار نبوده. لطفاً کتابی را برای تحقیق بیشتر تاریخی معرفی کنید.
پاسخ:

نکته مهمی که به عنوان مقدمه ذکر آن ضروری به نظر می رسد این است که در مسائل اعتقادی، تاریخی و مانند آن همواره بعضی اصول و کلیات زیر بنایی وجود دارند که هرگز خدشه پذیر نیستند و نمی توان از آنها دست کشید، در نتیجه چنان چه با جزئیاتی مخالف با این اصول و مبانی مواجه شدیم، وظیفه ردّ یا توجیه این امور جزئی است، نه دست کشیدن از آن اصول کلی که دلایل مختلف عقلی و نقلی پشتوانه آن است.

مسأله ولایت و نیز جانشینی پیامبر(ص) یکی از آن اصول و مبانی است که به هیچ وجه، قابل ردّ و انکار نیست. دیدگاه شیعه در این باره، کاملاً روشن و واضح و مبتنی بر دلایل فراوان است. هیچ کس به خود اجازه نمی دهد که اعتقاد شیعه به خلافت بلا فصل امام علی(ع) پس از پیامبر(ص) را مورد کمترین تردید و شکی قرار دهد. در کتاب های کلامی و تاریخی شیعه، به حدی دلیل و مدرک بر این امر اقامه شده است که هر فردی با اندک تأمل و مطالعه ای، به این باور خواهد رسید. سیره تمام ائمه علیهم السلام شاهد روشنی بر این مدعاست. قیام امام حسین علیه السلام در کربلا به روشنی گواه این مطلب است که این خاندان، حق جانشینی پیامبر(ص) را منحصر در اولاد علی علیه السلام می دانستند. به نظر شما، امکان عقلی دارد امام صادق(ع) که خود وارث امامت امامان قبلی است، به تأیید کسانی بپردازد که تأییدشان به معنای نفی امامت از خود است؟

بنابر این هیچ گونه جای شک و شبهه ای نیست که از دیدگاه امامان شیعه، خلفای سه گانه، بر مسندی تکیه زدند که سزاوار آن نبودند. امامت از دیدگاه شیعه، همانند نبوت، امری است انتصابی که خداوند محل آن را تعیین می کند که به تصریح روایات بسیار، محل این انتصاب علی علیه السلام و فرزندان او می باشد.

برای روشن تر شدن مطلب ذکر روایتی از امام باقر علیه السلام مفید خواهد بود. چنان که می دانید عمر بن عبد العزیز در مقایسه با سایر خلفای اموی، منصف تر و عادل تر بوده است و خدمات نسبتاً بزرگی نیز در حق شیعه انجام داده است.«همانند ممنوع کردن سبّ حضرت علی( علیه السلام)» حال در روایت پیش گفته چنین آمده است که حضرت فرمودند: زمانی که عمر بن عبد العزیز می میرد اهل زمین بر او گریه می کنند اما اهل آسمان بر او لعنت می فرستند. گریه اهل زمین، به خاطر عدل و انصاف اوست اما گریه اهل آسمان به این خاطر بود که او غاصب خلافت بود و در مسندی نشسته بود که نسبت به آن حقی نداشت.[i]

وقتی که حال عمر بن عبدالعزیز چنین باشد، تکلیف سایر خلفا روشن خواهد بود.

بنا بر این تردیدی نیست که باور قلبی امامان شیعه به هیچ وجه تأیید خلفا نبوده است و در منابع مشهور حدیثی شیعه نیز، بر حقانیت آنها روایتی نیامده است و چنان چه در این باره حدیثی یافت نشود بی تردید باید آن را حمل بر تقیه و یا سایر مصالح موجود در آن زمان کرد چرا که چنان چه گفته شد در مسائل این چنین اصول و کلیات مسلمی وجود دارد که به هیچ وجه خدشه پذیر نیست. و لذا موارد متعارض با این اصول را یا باید رد کرد و یا به نوعی توجیه نمود.

گاهی مطرح می شود کهامام صادق علیه السلام  از جهت مادربه ابی بکر منسوب است و در بحار آمده است که در مدح ابوبکر گفته است " ولدنی ابو بکر مرتین" . اما باید گفت که این روایت را بحار ازکتاب کشف الغمة اربلی نقل کرده است[ii] در حالیکه سند این روایت ضعیف است  و راوی آن جنابذی است و او سند آن کسی را که این روایت را از او نقل کرده، ذکر نکرده است.

کتاببحار ج29ص592 و الصوارم المهرقه ص250 بحث مفصلی پیرامون این روایات کرده اند.


[ii]بحارالأنوار:29 /651،نقلا عن کشف الغمة 2/192.

ارسال نظر

منبع : حوزه نت
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه