حيات معنوى ، حياتى است كه از آراسته شدن به ايمان و عمل صالح و حسنات اخلاقى به دست مى آيد . مقدمه ى ظهور اين حيات گوش دادن به نداى حق و پيام پيامبران و صداى عرشى و ملكوتى امامان و باور كردن حقايق و به كار گرفتن واقعيات است .خدا در قرآن انسان را پيش از ورود به اين حيات پرارزش ـ گرچه از حيات طبيعى و مادى برخوردار باشد ـ مرده مى داند :( إِنَّكَ لاَ تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَلاَ تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ . . . ) .يقيناً تو نمى توانى به اين مردگان ] زنده نما و لجوجان متعصّب [ چيزى را بشنوانى ، و نمى توانى به كران صدايت را برسانى .انسان پس از اين كه قلبش با وحى الهى بيعت كرد و گوشش وقف شنيدن صداى حق شد ، و آماده ى انجام فرمان هاى پروردگار گشت ، به عرصه ى حيات معنوى وارد مى شود و از آثار آن كه تجلى فيوضات حق و رفتار نيك با مردم و توشه بردارى براى آخرت است بهره مند مى شود .( وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لاَنُكَلِّفُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَهَا أُولئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ).و آنان كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند اهل بهشتند و در آن جاودانه اند ، ما كسى را جز به اندازه ى وسع و گنجايشش به ديندارى و اجراى وظايف تكليف نمى كنيم . تا همه بدانند كه ورود به حيات معنوى انحصارى و مربوط به ارواح قدسيه نيست بلكه همگان تا قيامت مى توانند از اين نوع حيات بهره مند شوند .بركت يافتن در زندگى ، چشيدن طعم ايمان ، امين بودن ، بصيرت ، توبه ، جهاد با مال و جان ، احسان ، انفاق ، مهر ورزى ، حلم و بردبارى و . . . از آثار پرقيمت و باارزش حيات معنوى است .
بر گرفته از کتاب زیباییهای اخلاق استاد حسین انصاریان