قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

اصفياى الهى در قرآن مجيد

 

 

 

منابع مقاله:

کتاب   : عرفان اسلامی جلد ششم

نوشته  : حضرت آیت الله حسین انصاریان

 

 

كتاب حق، از چهره هايى به عنوان برگزيدگان خدا ياد مى كند، تا تمام مردم عالم از كرامت و اخلاق و سنت و روش آن بزرگواران درس بگيرند.

علت برگزيده شدن آنان به توسط حضرت حق، ايمان و عمل صالح و پاكى نفس و سلامت قلب و علم و دانش و عبادت و بندگى خالص آنان بود و بدون شك هر كسى راه آنان را طى كند در حد ظرفيت خودش از برگزيدگان خدا خواهد شد.

[إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمِينَ ] «1».

بى ترديد خدا آدم و نوح و خاندان ابراهيم و خاندان عمران را [به خاطر شايستگى هاى ويژه اى كه در آنان بود] بر جهانيان برگزيد.

ايمان، عمل صالح، خضوع، خشوع، حيا، صدق، صبر، امر به معروف، نهى از منكر، نماز، روزه، حج، انابه، علم، هشيارى، بصيرت، روشن دلى، شجاعت، جهاد، خدمت به خلق خدا، بيزارى از دشمنان حق، خوف از مقام حق، درستى، پاكى، تزكيه نفس، ترك گناه، اقامه عدل، شهادت، امامت، توكل، توجه عميق به قيامت، ذكر خدا، ياد مرگ.

با اين صفات چگونه در مدار اصطفا و انتخاب قرار نگيرند و چرا محبوب حق و همه عالم نباشند؟

خداوند بزرگ در قرآن مجيد به برگزيدگان از عبادش كه از شر دنيا و آخرت، به خاطر صفات پاكشان در امان اند، از قول رسول گراميش سلام داده آنجا كه مى فرمايد:

[قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ سَلامٌ عَلى عِبادِهِ الَّذِينَ اصْطَفى آللَّهُ خَيْرٌ أَمَّا يُشْرِكُونَ ] «2».

بگو: همه ستايش ها ويژه خداست و درود بر آن بندگانش كه آنان را برگزيده است. آيا خدا بهتر است يا آنچه شريك او قرار مى دهند؟

آرى، سلامت همه جوانب وجود برگزيدگان الهى اقتضا كرده كه خداوند بزرگ از قول پيامبرش به آن عزيزان سلام برساند، راستى انسان تا كجا قدرت پرواز و همسانى و هماهنگى با عالم ملكوت را دارد و تا چه اندازه مى تواند از ارزش هاى والاى الهى بهره مند گردد، تا جاييكه بر اثر شدت اتصال به آن جناب اسم و رسمى و نام و نشانى جز عين عبوديت از انسان باقى نماند!

چنان به روى تو آشفته ام به بوى تو مست

كه نيستم خبر از هر چه در دو عالم هست

دگر به روى كسم ديده برنمى باشد

خليل من همه بت هاى آرزو بشكست

مجال خواب نمى باشدم زدست خيال

در سراى نشايد بر آشنايان بست

در قفس طلبد هر كجا گرفتارى است

من از كمند تو تا زنده ام نخواهم رست

غلام همت آنم كه پاى بند يكى است

بجانبى متعلق شد از هزار برست

مطيع رأى توأم گر دلم بخواهى سوخت

اسير حكم توام گر تنم بخواهى خست «3»

 

بندگان خدا

خداوند بزرگ در قرآن مجيد مردم را به سه دسته تقسيم مى كند، يك دسته را ظالم و دسته ديگر را ميانه رو و مقبول و دسته ديگر را سبقت برنده در خيرات و به عنوان عباد برگزيده معرفى مى كند.

[ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَيْراتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ] «4».

سپس اين كتاب را به كسانى از بندگانمان كه برگزيديم به ميراث داديم؛ پس برخى از آنان [در ترك عمل به كتاب ] ستمكار بر خويش اند و برخى از آنان ميانه رو و برخى از آنان به اذن خدا در كارهاى خير [بر ديگران ] پيشى مى گيرند، اين است آن فضل بزرگ.

 

بندگان برگزيده

قرآن مجيد عده اى از برگزيدگان الهى را نام برده و آنان را به عنوان معيار و ميزان و تابلوى حيات الهى معرفى مى نمايد.

[وَ اذْكُرْ عِبادَنا إِبْراهِيمَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَ الْأَبْصارِ* إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ بِخالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ* وَ إِنَّهُمْ عِنْدَنا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيارِ] «5».

و بندگان ما ابراهيم و اسحاق و يعقوب را ياد كن كه داراى قدرت و بصيرت بودند.* ما آنان را با [صفت بسيار پرارزش ] ياد كردن سراى آخرت با اخلاصى ويژه خالص ساختيم.* به يقين آنان در پيشگاه ما از برگزيدگان و نيكان اند.

[وَ مَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْراهِيمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ وَ لَقَدِ اصْطَفَيْناهُ فِي الدُّنْيا وَ إِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ ] «5».

وكيست كه از آيين ابراهيم روى گردان شود، جز كسى كه [خود را خوار و بى ارزش كند و] خويش را به نادانى و سبك مغزى زند؟ يقيناً ما ابراهيم را در دنيا [به امامت و رسالت ] برگزيديم و قطعاً در آخرت از شايستگان است.

[قالَ يا مُوسى إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسالاتِي وَ بِكَلامِي فَخُذْ ما آتَيْتُكَ وَ كُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ ] «7».

[خدا] فرمود: اى موسى! من تو را به [ابلاغ ] پيام هايم و به سخن گفتنم با تو بر همه مردم برگزيدم؛ پس آنچه را [از پيام هايم ] به تو دادم، دريافت كن، [وبه كار بند] و از سپاس گزاران باش.

[قالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاهُ عَلَيْكُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ وَ اللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ ] «8».

[پيامبرشان ] گفت: خدا او را بر شما برگزيده و وى را در دانش و نيروى جسمى فزونى داده و خدا زمامداريش را به هر كس كه بخواهد عطا مى كند و خدا بسيار عطا كننده و داناست.

[إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ يا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفاكِ عَلى نِساءِ الْعالَمِينَ ] «9».

و [ياد كنيد] هنگامى كه فرشتگان گفتند: اى مريم! قطعاً خدا تو را برگزيده و [از همه آلودگى هاى ظاهرى و باطنى ] پاك ساخته و بر زنان جهانيان برترى داده است.

آرى، به فرموده حضرت صادق عليه السلام هر كس ركوع به حقيقت كند، يعنى تمام هستى و وجودش، جسم و جان و عقل و نفس و همه قوايش در ركوع و اطاعت و تسليم نسبت به حضرت حق قرار بگيرد منور بنور بهاى حق و پوشيده به كسوت برگزيدگان شود. يعنى به مزد ركوع و اطاعت و تسليمش از آثار الهيه كه عبارت از ايمان و عمل صالح و اخلاق حسنه و ساير حقايق دينيه و كماليه باشد بهره مند خواهد شد و به دريايى از معارف و واقعيت ها خواهد رسيد و دل و جان و قلب و عقلش مركز تجلى انوار جانان خواهد گرديد.

به قول الهى آن عاشق وارسته:

عاشقيم و رنديم و مى پرستيم

سر خوشيم و مست از مى الستيم

غير عشق يارى به كعبه دل

هر چه بود بت بود و بت شكستيم

جز كمند گيسوى آن پرى رخ

شكر ايزد از هر كمند جستيم

دل زهر چه جز عشق حق بريديم

ديده از رخ غير يار بستيم

غير عشق بازى زهر گناهى

توبه كرده وز هر جريمه رستيم

در رخ نكويان وفا نديديم

وز همه بجز يار خود گسستيم

سالكان راه حجاز وصليم

سوى كعبه احرام عشق بستيم

كس چه داند از نيك و بد الهى

چيستيم ازوييم هر چه هستيم

 

 



 

پی نوشت ها:

______________________________

 

 (1)- آل عمران (3): 33.

(2)- نمل (27): 59. (3)- سعدى.

(4)- فاطر (35): 32.

(5)- ص (38): 45- 47.

(6)- بقره (2): 130.

(7)- اعراف (7): 144.

(8)- بقره (2): 247.

(9)- آل عمران (3): 42.

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه