قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

مصاديقى از ظلم در زندگى اجتماعى

 

من كه نمى دانم شما شغلتان چيست، اما اگر شغل دولتى داريد، با پيكان مى توانيد رفت و آمد كنيد، و حقتان هم همان مقدار است، اگر در ماشين بالاتر بنشينيد، خودتان تقاضا و زمينه چينى كنيد كه به شما بدهند، شما ظالم هستيد.

اگر حق اين است كه هشت ساعت براى ملت كار كنيد، به همان حقوق هم امضا داديد و وارد اداره شديد، بخواهيد صبح ها به اداره برويد، دو ساعتش را درست كار نكنيد يا بخوابيد، حقوق آخر ماه شما، حقوق ظالمانه و حرام است.

اگر من روى منبر بيايم و با يك ساعت حرف زدن، سر شما را گرم كنم، در حالى كه حركت باطنى و عقلى برايتان ايجاد نكنم، من ظالم هستم.

كسى كه با سه سير غذا سير مى شود، اگر سه سير و نيم بخورد، ظالم است. كسى كه حقش است كه پنج ساعت بخوابد، اگر دو ساعت بخوابد، و به بدن فشار بياورد، ظالم است. كسى كه كمتر از حد لازم بدن بخورد، ظالم است. كسى كه اين قدر عبادت كند كه خسته و كسل بشود، ظالم است.

عادل يعنى آن انسانى كه هر برنامه اى از زندگى را سرجاى خودش قرار داده است.


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه