قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

خسارت كنندگان‏

خسران در امورى تصور دارد كه انسان به صورتى مالك آن امور باشد.

انسان سرمايه عظيمى چون عقل و وجدان وفطرت، و بدن و اعضا وجوارح دارد كه با كمك آنها ميتواند درمسير هدايت، كرامت، دانش، معرفت، اخلاق شايسته، عمل صالح و نهايتاً به دست آوردن بهشت كه شايسته است قرار بگيرد، چون دچار فسق شود يعنى ازچهارچوب انسانيت درآيد، و از دايره طاعت حق خارج شود، وبه گناه بزرگ شكستن عهدخدا، وقطع آنچه را خدا به پيوند آن فرمان داده و فساد و تباهى روى زمين گرفتار آيد به خسارت عقلى كه از دست دادن نورآن و فعاليتهاى مثبت آن است، و خسارت وجدانى كه خاموش شدن روشنائى آن است، و خسارت فطرى كه ازميان رفتن نداى آن است و خسارت بدنى كه به كارگرفته شدن آن به وسيله شيطان است و خسارت اعضائى كه غرق شدن آنها درانواع گناهان است و خسارت هدايت كه تبديل آن به ضلالت است و خسارت كرامت كه تغيير آن به دنائت وپستى است، خسارت دانش و معرفت كه تعويض آن با جهل و غفلت است، و خسارت حسنات اخلاقى كه جابهجا كردن آن با رذايل نفسى است، و خسارت عمل شايسته كه تغيير آن به اعمال و قبيح و زشت است و خسارت بهشت كه تبديل به آن به دوزخ است دچار ميگردد و خلاصه دراين جابهجائيها و تغيير و تبديلها همه سرمايههاى وجودى انسان، و سرمايههاى معنوى و آخرتى آدمى از دست ميرود و ازدست رفتن كل سرمايهها كه زمينه تيره بختى ابدى و شقاوت سرمدى، و استحقاق عذاب ابدى، و محروميت از فيوضات ربانى و رحمت رحيمه حضرت حق است در اصطلاح قرآن و زبان وحى به عنوان خسارت يادشده است.

ازآنجا كه اين فاسقان نابكار، و فاجران غدار، و گمراهان بدبخت باكمال بيشرمى درحاليكه دلايلى آشكار و براهينى استوار ازعلم و حكمت و نيز معجزاتى از طريق نبوت به ويژه معجزه اى چون قرآن، و بيناتى آشكار بروجوب شكرنعمت منعم پيش روى آنهاست، باز درانكار و عنادشان نسبت به حق اصرار ميورزند، و خدا و وحدانيت او را منكرند خداى مهران براى هدايتشان به سوى توحيد وايمان به حضرتش مسئله مرگ و حيات را كه خود ميدانند به دست كسى از مخلوقات نيست، واحدى درآن دخالت ندارد مطرح كرده و آنان را دركمال لطف و محبت جهت بيدارشدنشان مورد خطاب قرار داده ميفرمايد:

كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ كُنْتُمْ أَمْواتاً فَأَحْياكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ

چگونه به انكار خدا برميخيزيد، درحالى كه تركيبى از عناصر مرده بوديد پس شما را حيات داد، آنگاه شما را ميميراند، سپس دوباره زنده ميكند، آنگاه به سوى او بازگردانده ميشويد.

 

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه