قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

بوى خدا از جانب «اويس قرنى»


رسول خدا صلى الله عليه و آله هميشه رويش را كه به يمن مى كرد، «اويس قرنى» را كه نديده بود، مى گفت:

« تفوح روائح الجنة من قبل قرن »

بوى بهشت از يمن مى آيد.

مى گفتند: يا رسول الله! يمن كه مكه نيست، كعبه ندارد، شما چه بويى از منطقه يمن استشمام مى كنيد؟ به اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: على جان! بوى يك شترچران است، من تا زنده هستم او را نمى بينم، اما تو او را مى بينى، سلام من را به او برسان و به او بگو: در قيامت به اندازه قبيله ربيعه و مضر به شفاعت تو خدا افراد را وارد بهشت مى كند، و به او بگو: اگر در حق امت من تا قيامت دعا كنى، خدا دعايت را در حق كل آنها قبول مى كند.

در جنگ صفين هم، كنار ركاب اميرالمؤمنين عليه السلام شهيد شد. بوى خدا مى داد.

گل باشيد. در ايران هم رسم است، اول بهار يك گلى كه به كسى مى دهند، مى گويد: گل باشى. اين ريشه اش به همين كلام پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله برمى گردد.

اخلاق، رفتار، راه رفتن، منبر، محراب، مرجعيت، كاسبى، برخوردها، خنده ها و گريه هايتان بوى عطر بدهد.

امام زين العابدين عليه السلام در صحيفه سجاديه، درباره ملائكه مى فرمايد:

يك ملكى خدا به نام «فتّان» دارد، كه مرده ها را در قبر مى گذارند، قبل از آمدن سؤال كنندگان، اين مى آيد و مرده ها را بو مى كشد. فتان؛ آزمايشگر. اگر باطن ميتى بوى خدا و پيغمبر و امام حسين عليه السلام و بوى اخلاق الهى و كرامت بدهد، به آن دو ملك مى گويد: چه مى خواهيد از او بپرسيد؟ اصلاً كل ظاهر و باطن اين خدايى است، رهايش كنيد و برويد.

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه