قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

وساطت در ازدواج


در همين محل يك پيرمردى را داشتيم كه خدا او را رحمت كند. به هر كس مى رسيد سلام مى كرد، حالا مى شناخت يا نمى شناخت. خيلى شيرين بود.

مى گفت: زن دارى؟ نه، چرا زن نگرفتى؟ پول ندارم. من پولش را مى دهم، دخترى در مدّ نظر دارى؟ نه، من الان ده تا دختر سراغ دارم، حالا يكى دو تا را برو ببين.

به من كه مى رسيد، مى گفت: حاج آقا سلام! كسى را سراغ ندارى كه زن نداشته باشد؟

مى گفتم: چرا، دختر مى خواهد يا پول، يا جا؟ اگر جا مى خواهد، سالن داريم، پول هم مى خواهد، پول هست.

مى گفتم: تو خودت يك كت ندارى كه به تنت كنى، پول از كجا مى آورى؟

مى گفت: من ديگر معروف هستم، تمام جيب ها به روى من باز است، من به مغازه هر كس كه بروم، به من نه نمى گويد چون اينقدر مى گويم تا مرگش را از خدا بخواهد و پول را بدهد. ديگر مى دانند، وقتى كه من به مغازه آنها مى روم، بالاخره بايد يك پولى به من بدهند.

پيغمبر صلى الله عليه و آله مى فرمايد: هر كس دلال ازدواج بشود، از هشت در بهشت، يك در آن براى جوش دهندگان ازدواج است.

نمى گويم دخترها را زود شوهر بدهيد. دختر نُه ساله و ده ساله را كه رشيده نيست، اسلام اصلاً اجازه ازدواج نمى دهد.

دختر را فقط گفته است: وقتى كه بالغه رشيده عاقله شد، سنى براى ازدواجش تعيين نكرده است. ممكن است دخترى در يك منطقه، پانزده سالگى بالغه عاقله رشيده باشد، ممكن است يك جا بيست سالگى، يك جا هم هفده هجده سالگى. مهم اين است كه ازدواج را سخت نگيريد. مهريه هاى سنگين نگيريد.


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه