قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عمارت دل با ذكر خدا


پسرم، حسن جانم! يك سفر باطنى سراغ دلت برو، خانه خراب است.

« عمارة قلبِك بذكره »

برو در اين سفر دلت را از همه شرها نجات بده وآن را به دست پروردگار بده و بگو: خدايا! اين خانه تو بوده كه خراب شده، لانه ديو و اهريمن شده، خدايا! من همه اين ها را راه دادم، اما حالا نمى توانم بيرونشان كنم، يك طرفش را ما كار كرديم، دشمن را راه داديم، طرف ديگرش را ما نمى توانيم، اين كار تو است.

 يك نظر در كار اين ويرانه كن

 دشمن خود را برون زين خانه كن

بيرون كردن دشمنان قلب با نهيب خدا

كار كيست كه اين دشمنان را بيرون كند؟ كار او است.

ديديد كه در دعاى كميل، اميرالمؤمنين عليه السلام براى قلبش چه التماس هايى مى كند:

« و قلبى بحُبِك مُتيما »

خدايا! كار من نيست كه سراغ دلم بروم، من كه خودم رفتم اما اين خانه را خراب كردم، حالا در شب ماه رمضان، با گريه، پشيمانى، گردن كج، ذلت، انكسار، ناراحتى و تأسف مى آيم.

مى آيم و مى گويم: مولا جان! اگر تو نهيب نزنى اين دشمنان از اين خانه نمى روند.

در دعاى ابوحمزه مى گويد:

من را چه شده است؟ نكند من را از چشمت انداخته اى؟ نكند ديگر نمى خواهى جواب من را بدهى؟ نكند آنقدر باطن من زشت شده است كه خوشت نمى آيد من را راه بدهى؟ البته مى پرسد، نه اين كه بگويد: اين طورى شده است.خودت گفتى كه تمام درها را شب مى بندند فقط در رحمت من است كه بسته نيست، خودت گفتى كه همه دربان دارند، من دربان ندارم، آخر اگر بخواهى اين عمارت خراب شده را آباد نكنى، با اين قلب خراب، جنازه من را بياورند و در قبر بگذارند، در را ببندند و برگردند، تو از من بپرسى: بنده من! با خود چه آورده اى؟ چه بگويم؟

امام زين العابدين عليه السلام مى گويد:

كارى بكن كه من در آن طرف راحت بتوانم جوابت را بدهم.

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه