درخواست مهر و عفو آن هم به طور دائم و پيوسته علاوه بر اين كه علامت و نشانه زنده بودن دل و آراسته بودن اين عضو ملكوتى به حالات معنوى و انسانى است، سبب تلطيف و رقت بيش تر و باعث تقويت و مهرورزى و گذشت و عفو آن است.
دعا به ديگران و درخواست مهر و رحمت خدا و عفو و گذشت او براى مؤمنين و مؤمنات از هر دعايى به اجابت نزديك تر شده است.
از حضرت امام باقر عليه السلام روايت شده است:
«أوشَكُ دَعْوَةٍ وَأسرَعُ إجَابَةٍ دُعَاءُ الْمَرْءِ لِأَخيهِ بِظَهْرِ الغَيْبِ» «1».
نزديك ترين دعا به پيشگاه حق و سريع ترينش به اجابت، دعاى انسان پشت سر برادر ايمانى اوست.
گاهى دعا به ديگران و درخواست مهر و رحمت و عفو و گذشت براى غير خود سبب نجات و رهايى از عذاب قيامت است!!
رسول خدا صلى الله عليه و آله مى فرمايد:
«إنَّ العَبْدَ لَيُؤمَرُ بِهِ إلَى النّارِ يَوْمَ القِيَامَةِ فَيُسْحَبُ فَيَقُولُ الْمُؤمِنُونَ وَالمُؤمِنَاتُ: يَا رَبّ هَذَا الّذى كَانَ يَدْعُو لَنَا فَشَفِّعنَا فِيهِ فَيُشَفِّعُهُمُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فِيهِ فَيَنْجُو» «2».
قيامت فرمان مى رسد انسانى را به سوى دوزخ ببرند، به دنبال آن فرمان، او را روى زمين به جانب دوزخ مى كشند، زنان و مردان مؤمن مى گويند:
پروردگارا! اين شخصى است كه همواره از حضرت تو براى ما دعا مى كرد، پس براى نجات يافتنش شفاعت ما را در حق او بپذير، نهايتاً خداى عزّوجلّ شفاعت همه آنان را درباره او مى پذيرد و او نجات پيدا مى كند.
حضرت امام سجاد عليه السلام در دعاى خود نسبت به ديگران به پيشگاه حق عرضه مى دارد:
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاغْفِرْ لِى وَلِوالِدَىَّ وَارْحَمْهُما كَما رَبَّيانِى صَغِيراً، اجْزِهِما بِالْإِحْسانِ إِحْساناً وَبِالسَّيِّئاتِ غُفْراناً. اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِناتِ الْأَحْياءِ مِنْهُمْ وَالْأَمْواتِ تابِعْ بَيْنَنا وَبَيْنَهُمْ بِالْخَيْراتِ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِحَيِّنا وَمَيِّتِنا وَشاهِدِنا وَغائِبِنا وَذَكَرِنا وَأُنْثانا صَغِيرِنا وَكَبِيرِنا حُرِّنا وَمَمْلُوكِنَا... «3».
خدايا! بر محمد و آلش درود فرست و مرا و پدر و مادرم را مورد عفو و گذشت قرار ده چنان كه مرا در كودكى مورد تربيت و رشد قرار دادند و نيكى آنان را به نيكى، پاداش بخش و از بدى آنان درگذر، خدايا! مؤمنين و مؤمنان و مسلمين و مسلمات را مورد آمرزش قرار ده، چه زنده آنان و چه مرده شان را و ميان ما و آنان در همه خيرات الحاق و اتصال ده، خدايا! زنده و مرده ما، حاضر و غايب ما، مرد و زن ما، كوچك و بزرگ ما، آزاد و برده ما را بيامرز.
تبديل مهرورزى به رضوان الهى
ما تبديل عنصرى را به عنصرى ديگر و تبدل نيرو و انرژى را به ماده را به انرژى و انرژى را به قدرت كامله حق هر لحظه در عالم طبيعت مشاهده مى كنيم و باور مى نماييم كه اين كار يعنى تبديل و تغيير فعل حضرت حق براى وجود مقدسش بسيار آسان است و نتيجه مى گيريم كه اين برنامه در عالم معنى و ملكوت هم از بركت قدرت و رحمت حق صورت مى گيرد و بر اساس آيات و روايات، حالات مثبت قلب و كارهاى پاك انسان به بهشت و رضوان اكبر تبدل مى يابد.
مگر نه اين است كه در فصل بهار به قدرت بى نهايت حضرت حق، باران و خاك و هوا و دانه هاى نباتى به هزاران نوع گل و گياه و درخت و ميوه تبديل مى شود و فضاى حيات، سبزى و خرمى و شادابى و طراوت مى گيرد و صورتى زيبا و شگفت انگيز و بهجت آور پيدا مى كند؟!
شما به بعضى از خاك هاى زبر و شور و آب هايى كه اندكى تلخ است بنگريد كه از آن ميوه هاى شيرين بيرون مى آيد كه گاهى شيرينى آن گلو و لب را تحت تأثير قرار مى دهد.
آرى؛ آن خدايى كه خاك شور و آب تلخ را در منطقه گرمسار ايران و جنوب استان خراسان به خربزه و گرمك و تيل بسيار شيرين تبديل مى كند و آب و خاك سياه و كود بد بو را به گل ياس و گل مريم و گل رز و گياهان معطر تغيير مى دهد، حالات مثبت قلب و اعمال شايسته را به بهشت و رضوان تبديل مى كند و اين كار بر او سخت و دشوار نيست.
ولى بايد به اين معنا توجه داشت كه فقط حالات مثبت و اعمال صالحه همچون محبّت و عشق مثبت و خدمت به خلق كه از انسان هاى پاك و مؤمن سر مى زند قابليت تبديل به بهشت و رضوان را دارد، اما حالات منفى مانند عشق حيوانى- كه محصولش بى بند و بارى و توسعه فساد و گسترش فحشا و منكرات و ويرانى نظام خانواده و از هم پاشيدگى شيرازه جامعه و تخريب اخلاق و قاتل روان و سبب اضطراب است- و نيز اعمال زشتى كه از اين عشق غير انسانى و محبّت غير اخلاقى و كشش حيوانى پديد مى آيد، تبديل به ننگ دنيا و عذاب آخرت مى شود و صاحبش را- چنانچه به توبه و پاكسازى باطن موفق نشود- براى ابد دچار حسرت و اندوه و پشيمانى و ندامت و نهايتاً دوزخ سوزان و خشم و غضب حضرت حق مى كند.
عشق هايى كز پى رنگى بود |
|
عشق نبود بلكه آن ننگى بود «4» |
آرى؛ به قول عارف رومى، نام اين حالت را نبايد عشق گذاشت كه اين حالت در صورتى كه در قلب پديد شود، عشق نيست بلكه ننگ است، عشق چنانچه حقيقى و ملكوتى و عرشى و انسانى باشد مايه اصلاح و سبب ريشه كن شدن فساد و كليد حل مشكلات و مايه عبادت و بندگى و خدمت به خلق خدا و نفع رسانى به ديگران است.
عشق و محبّت به ديگران، پيامبران را- در مسير هدايت و هدايت گرى- وادار به استقامت و تحمل انواع مشكلات و سختى ها كرد.
مهرورزى به ديگران- در طريق حق و حقيقت- امامان معصوم عليهم السلام به ويژه حضرت امام حسين عليه السلام و ياران با وفايش را در گردونه ايثار جان به پيشگاه حضرت محبوب نمود.
اولياى حق به دنبال چنين عشق مثبت و مهرورزى شگفت انگيزى به حل مشكلات خلق و رسانيدن سود دنيا و آخرت به مردم واداشته مى شوند.
منابع مقاله :
کتاب : فرهنگ مهرورزى
نوشته : حضرت آیت الله حسین انصاریان
پي نوشت ها:
______________________________
(1)- الكافى: 2/ 507، باب الدعاء للاخوان بظهر الغيب، حديث 1؛ وسائل الشيعة: 7/ 107، باب 41، حديث 8865.
(2)- الكافى: 2/ 507، باب الدعاء للاخوان بظهر الغيب، حديث 5؛ وسائل الشيعة: 7/ 114، باب 43، حديث 8886.
(3)- الإقبال: 70؛ بحار الأنوار: 95/ 85، باب 6، حديث 2 (با كمى اختلاف).
(4)- مولوى، مثنوى معنوى.
منبع : پايگاه عرفان