قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عیب جوئی

عیب زدایی آری عیب جویى نه
فرق میان این دو بسیار ظریف و لطیف است زیرا عیب جویى و عیب زدایى به حسب ظاهر هر دو با یادآورى و بازگو كردن عیوب همراه است، ولى اوّلى با انگیزه تحقیر و تنقیص ذكر مى شود و دومى به قصد خیر خواهى و اصلاح، اولى با دشمنى و خصومت و دومى با دلسوزى و نصیحت توأم است. اگر انگیزه انسان در ذكر عیوب دیگران خیرخواهى باشد قهرا كیفیت برخورد مشفقانه و آبرومندانه خواهد بود، ولى اگر هدف تنقیص و تحقیر باشد قهرا با تحقیر و توهین ادا مى شود. خلاصه اگر چه هدف وسیله را توجیه نمى كند لكن آن را تحدید مى كند، یعنى هدف وسیله را متناسب با خود مى سازد: كُلٌّ یَعْمَلُ عَلى شاكِلَتِهِ[1] ، هر كس طبق نیّت و انگیزه اش كار مى كند. به همین جهت، كسى كه مى خواهد عیب دیگرى را به او تذكر دهد باید با حسن نیّت و دلى پاك و بى آلایش نقایص او را یاد آورى كند و در حال سخن گفتن كمال ادب و احترام را رعایت نماید و دقت كند كه به شخصیت طرف مقابل خود اهانت روا ندارد و انتقاد صحیح و سالم و سازنده به نیش زدن و عیب جویى تبدیل نگردد، كه نتیجه معكوس خواهد داشت. براى اینكه هیچ انسانى از خطا و اشتباه مصون نیست و هیچ كس نمى تواند ادعا كند كه مرتكب خطا و اشتباه نمى شود جز ائمه معصومین علیهم السّلام كه آنان نیز با اینكه از مقام عصمت برخوردارند خود را در برابر پروردگار گناهكار و ناقص مى دانند. به عنوان نمونه، امام سجّاد علیه السّلام عرض مى كند: إلهى إلیك أشكو نفسا بالسّوء أمّاره و إلى الخطیئه مبادره و بمعاصیك مولعه و لسخطك متعرّضه. خدایا به تو شكایت مى كنم از نفسى كه مرا بسیار به بدیها وامى دارد و به هر خطا سبقت مى گیرد و به معصیت تو حرص مى ورزد و مرا در معرض خشم و غضب تو مى افكند.
و در جاى دیگر به پیشگاه خدا عرض مى كند: ادعوك یا سیّدى بلسان قد أخرسه ذنبه، ربّ اناجیك بقلب قد أوبقه جرمه. اى سیّد من تو را مى خوانم به زبانى كه از زیادى گناه گنگ شده است. پروردگارا با تو راز و نیاز مى كنم با دلى كه از كثرت جرم و خطا به وادى هلاكت در افتاده است. و هنگام اظهار ذلت به درگاه خدا مى گوید: إذا رأیت مولاى ذنوبى فزعت ربّ أفحمتنى ذنوبى و انقطعت مقالتى فلا حجّه لی... . اى مولاى من آنگاه كه به گناهان خود مى نگرم سخت بیمناك مى شوم. پروردگارا گناهان بى شمار بر من چیره شده و زبان مرا از عرض معذرت بسته است. دیگر عذرى ندارم كه به پیشگاه تو آورم و بهانه اى برایم نمانده كه آن را بازگویم و از كرده خود پوزش طلبم... . با اینكه امام سجّاد - علیه السّلام- معصوم است و هیچ گناهى از او سر نزده اما خود را گناهكار مى داند. بنابراین، همه مردم داراى عیبها و نقایصى هستند كه باید به آنها تذكر داده شود، چون خداوند عالم تمام افراد بشر را یكسان نیافریده است و همان طورى كه صفات نیك و پسندیده در آنان وجود دارد عیوبى نیز در آنها هست، ولى انسان نباید عیب جویى كند بلكه باید با بیان مشفقانه و توأم با محبّت او را متنبّه سازد تا هم آبروى او را از بین نبرد و هم احساساتش را جریحه دار نكند، چون اسلام براى حیثیت و آبروى مؤمن ارزش و اهمیت خاصى قائل است و بازگو كردن عیوب مردم نیز یك ضرورت است و این ضرورت را مى توان به صورت پنهانى و خصوصى انجام داد تا به شخصیت مؤمن لطمه اى وارد نشود كه: «الضّرورات تقدّر بقدرها» (نیازهاى اضطرارى باید در چارچوب خودشان ارزیابى بشوند)، یعنى از آن محدوده نباید تجاوز كند. حضرت على علیه السّلام فرمود: نصحك بین الملا تقریع، نصیحت كردن در میان مردم نوعى سركوبى است. امام حسن عسكرى - علیه السّلام- فرمود: من وعظ أخاه سرّا فقد زانه و من وعظه علانیه فقد شانه، كسى كه برادر دینى خود را در نهان پند دهد زینت بخش او شده است، اما اگر در برابر دیگران نصیحتش كند موجب سرشكستگى او مى شود.
نصیحت در نهانی بهتر آید گره از جان و بنداز دل گشاید
سرانجام شوم «عیب جویى»
اگر هدف از ذكر خطا و لغزشهاى دیگران رسوا كردن آنها باشد، بى تردید روزى فرا مى رسد كه خداوند او را در بین مردم رسوا خواهد كرد. امام باقر - علیه السّلام- از رسول خدا - صلّى اللّه علیه و آله - نقل مى كند كه فرمود: یا معشر من أسلم بلسانه و لم یسلم بقلبه لا تتّبعوا عثرات المسلمین فإنّه من یتّبع عثرات المسلمین یتّبع اللّه عثراته و من یتّبع اللّه عثراته یفضحه. اى كسانى كه به ظاهر اسلام آورده اید ولى اسلام در قلب شما رسوخ نكرده است در جستجوى لغزشهاى مسلمانان نباشید (تا آنان را رسوا كنید)، زیرا كسى كه در مقام پیدا كردن خطاهاى مردم باشد خدا عیوب او را آشكار و وى را رسوا خواهد كرد.
و در روایت دیگرى آمده است خداوند او را رسوا خواهد كرد هر چند درون خانه و به طور پنهانى گناهى مرتكب شود.
عیب جویى و كفر
كسانى كه با برادر دینى خود به ظاهر لاف دوستى مى زنند و اعتماد او را به خود جلب مى كنند ولى در باطن با او دشمن هستند و لغزشها و اشتباهات و نقاط ضعف وى را به طور دقیق نگاه مى دارند تا در فرصت مناسب او را مفتضح كنند، سر انجام، خود را به مرز كفر نزدیك مى كنند.
امام باقر - علیه السّلام- فرمود:
من أقرب ما یكون العبد إلى الكفران یواخى الرّجل الرّجل على الدّین فیحصى علیه زلاته لیعیّره بها یوما ما. از چیزهایى كه انسان را به مرز كفر نزدیك مى سازد این است كه كسى با برادر دینى خود به نام دین در ظاهر طرح دوستى بریزد و لغزشهاى او را یكى پس از دیگرى به خاطر سپارد تا روزى او را رسوا كند.
امام صادق - علیه السّلام- فرمود:
أبعد ما یكون العبد من اللّه أن یكون الرّجل یواخى الرّجل و هو یحفظ علیه زلاته لیعیّره بها یوما ما.
دورترین حالات انسان از خدا این است كه با كسى طرح دوستى بریزد و لغزشهاى او را به خاطر بسپارد تا روزى او را رسوا سازد.
عذاب دردناك
كسانى كه به جاى انتقاد سالم و سازنده به فكر این باشند كه عیوب مردم را آشكار كنند و از حیثیت و اعتبار آنان بكاهند، مرتكب گناهى بس عظیم گشته اند كه به خاطر آن عذابى دردناك پیش رو خواهند داشت.
قرآن مجید در این باره مى فرماید: إنَّ الَّذینَ یُحِبُّونَ أنْ تَشیعَ الْفاحِشَه فِى الَّذینَ امَنُوا لَهُمْ عَذابٌ الیمٌ فِى الدُّنْیا وَ الاخِرَه وَ اللّهُ یَعْلَمُ وَ أنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ [2] ، كسانى كه دوست دارند زشتیها در میان مردم با ایمان شیوع یابد عذاب دردناكى براى آنها در دنیا و آخرت است، و خداوند مى داند و شما نمى دانید. یك انسان مسلمان به حكم وظیفه اسلامى، انسانى و اخلاقى موظف است در صورتى كه از برادر دینى خود اشتباه و خطایى را مشاهده كرد در خفا به او تذكر دهد تا در صدد رفع آن گناه بر آید و چاره اى بیندیشد كه از این پس گرد آن گناه نگردد، نه اینكه با دیدن یك كار خطا و اشتباه (و چه بسا به صرف اینكه از دیگران شنیده است و تحقیق نكرده ) آبروى مسلمانى را ببرد و در نتیجه خود را نیز مستحقّ آتش دوزخ كند. در اینجا نكته جالب توجه این است كه قرآن مجید نمى گوید كسانى كه فحشاء را در میان مؤمنان شایع مى كنند اهل عذابند بلكه مى فرماید كسانى كه دوست دارند نسبتهاى ناروا درباره مؤمنان شایع شود اهل عذابند. و این خود دلالت مى كند بر اینكه آبروى مسلمان نزد خداوند بسیار محترم است و او اجازه نمى دهد كه هر چه درباره مؤمنان گفته و شنیده مى شود براى دیگران بازگو گردد، زیرا اگر انسان با چشم خود ببیند كسى گناهى را انجام داده حق ندارد سرّ او را فاش كند، چه رسد به اینكه از دیگران شنیده و خود ندیده باشد (دقت كنید). امام صادق - علیه السّلام- فرمود:
من قال فی مؤمن ما رأته عیناه و سمعته أذناه فهو من الّذین قال اللّه عزّ و جلّ «إنَّ الَّذینَ یُحِبَّونَ أنْ تَشیعَ الْفاحِشَه...» [3] درباره انسان مؤمن هر چه را دیده یا شنیده بازگوید (آن را بین مردم شایع كند) جزو كسانى است كه خداى متعال درباره آنان فرموده است: «إنَّ الَّذینَ یُحِبَّونَ أنْ تَشیعَ الْفاحِشَه...»
راه مبارزه با اشاعه فحشا
اكنون كه بحث به اینجا رسید چگونه مى توان با توطئه دوستداران شیوع فحشاء (شایعه پردازان) مبارزه كرد و نقشه هاى شوم آنان را نقش بر آب ساخت؟ به نظر حقیر، بهترین راه، مبارزه منفى است.
مبارزه منفى اشكال گوناگونى دارد كه از میان آنها به دو راه اشاره مى كنیم:
1. عدم مجالست با عیب جویان:
افراد عیب جو همانند مگس روى آلودگى ها مى نشینند و تنها روى جنبه هاى منفى انگشت مى گذارند و جنبه هاى مثبت اشخاص را نمى بینند، چنانكه امام صادق - علیه السّلام- فرمود:
الاشرار یتّبعون مساوى النّاس و یتركون محاسنهم كما یتّبع الذّباب المواضع الفاسده من الجسد و یترك الصّحیح. افراد زبون و فرومایه مانند مگس روى ناپاكیها و آلودگى ها مى نشینند و دنبال كارهاى زشت و عیوب مردم هستند و خوبیهاى آنان را نادیده مى گیرند، همان طور كه مگس دنبال نقاط فاسد بدن مى گردد و مواضع صحیح و سالم را ترك مى كند. بنابر این، باید از معاشرت و همنشینى با آنها خوددارى كرد و گذشته از اینكه نباید آنان را به عنوان دوست برگزید بلكه باید این گونه افراد را در ردیف دشمن ترین مردم نسبت به خود به حساب آورد زیرا ممكن است در اثر رفت و آمد نقطه ضعفى را مشاهده كنند و یك روز آبروى انسان را ببرند.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] .سوره اسراء ، آیه84.
[2] .سوره نور ، آیه 19.
[3] .همان.

منبع : پايگاه انديشه قم

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه