قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

رمضان ماه سرفرازی عبادالرحمان

روزه فرمان قاطعی است که آمادگی کاملی برای مبارزه با دشمن در میدان جنگ به انسان می‌بخشد، زیرا در کلاس سی‌روزه‌اش برای انسان استقامت و پایداری در برابر گرسنگی، تشنگی، سرما، گرما، بی‌خوابی و تحمل سختیها را به ارمغان آورده، و آدمی را در سایه‌ی چتر فرمان حق به تمرینهای لازم وا می‌دارد، تمرینهایی که به سلامت جسم، و قوت روح، و ازدیاد نیروهای اراده و توان بخشیدن به حالات مثبت نفس کمک می‌کند.

مردمی که در سخت‌ترین روزهای آتشبار تابستان و طول ساعاتش و در سردترین زمان زمستان، و به هنگام فعالیت و آسایش، و آن وقت که در سایه آزادی بسر می‌برند. و در آن مدت که در سیاه چالهای زندان، بخاطر دفاع از حق گرفتار چنگال مردم ستمگرند از اجرای فرمان خداوند روی گردان نیستند، اینان نمایشگر این حقیقتند که الله را با توجه به عمق ذات خویش یعنی فطرت، و با تفکر در کاخ آفرینش به کمک خرد و اندیشه باور کرده و پیوند خویش را با فرمانبری از او و بندگی به پیشگاه جبروت و جلالش پایدار و ثابت نگه می‌دارند.

اینان با پاسخ گفتن به دعوت حق، به این واقعیت آگاهی می‌دهند که ما در مرز خدا پرستی بسر برده، و آنچه برای ما مهم است حفظ این رشته، و نگهداری این پیوند سعادت آفرین است.

آری اینان نخواسته و نمی‌خواهند، که زیر چتر اسارت هوا و طاغوتهای بی‌جان و باجان بسر برده، و از این راه بخاطر لذتهای زودگذر دنیا، به کوبیدن فضایل انسانی اقدام کنند.

اینان آگاهانه فعالیت می‌کنند، و استادی برای درس گرفتن جز انبیاء الهی و ائمه بر حق انتخاب نکرده‌اند.

دانسته و بیدار مسیر حیات را برگزیده، و از همه شئون هستی بدون استثنا در راه بزرگداشت حقیقت، و شکوفا کردن نیروهای پر بهای انسانیت بهره می‌گیرند.

آنچه در کام آنان شیرین است عدل است، و برنامه‌ای تلخ‌تر و کشنده‌تر از ظلم و تجاوز به حدود انسانی خویش و دیگران نمی شناسند.

بنده‌ی حقند و آزاد ز قبود ابلیسی و شیطانی، و هم اینانند که میدان و بستر تاریخ از پرتو مشعل وجودشان روشن و نور باران است.

خلف صالح آدمند، و فرزند پاک نهاد حوا، و دور از اندیشه باطل، و حرکات اهریمنی، و دشمن سرسخت عدو مبین انسان یعنی شیطانند - و در حال مبارزه با قایلیان در جویبار تاریخ « گرچه منتهی به شهادت آنان در میدان جنگ با چهره‌های ضد خدائی  شود، که شهادت برای ایشان عین پیروزی و غلبه بر بیداد گریست، چونان که شهیدان تاریخ این اصل را ثابت کردند».

زیر بنای وجودشان ایمان به الله، و میوه حیاتشان برنامه‌های مثبت در تمام زوایای زندگی است.

با رسیدن رمضان،آتش شوق در نهادشات بخاطر وصال به تیزتر شده، و با پایان ماه صیام، به علت نزدیک شدنشان، به حق و تحصیل پاکی بیشتر اول شوال را عید گرفته، و سیر صعودی الی الله را با حفظ برنامه‌های خدائی ادامه می‌دهند. به هنگام نماز هم در معراج روحانی قرار گرفته، با گفتن تکبیره الاحرام یکسره بر هر چه جز اوست پشت پا زده، سپس در جو بی‌نهایت در بی‌نهایت رحمانیت و رحیمیت به پرواز آمده، به دریافت حقیقت ربوبیت مولا بر عالمین نایل شده، و از فیض رحمت او بهره گرفته مالکیت و حکومتش را بر روز قیامت احساس نموده پرستش را وقف حضرتش کرده، و در صراط مستقیم قرار می‌گیرند تا چهره مغضوب و گروه گمراه را آنچنان که هستند ببینند و سخت از آنان تنفر پیدا کرده و بگریزند، و چنانچه آن دو گروه کثیف و شیطانی دستی در  زندگیشان دراز کنند، با نیری خداداد به مبارزه با آنان برخاسته و ریشه پلیدشان را از سرزمین حیات برکنند.

آنگاه به منطقه توحید وارد شده و پس از تشرف به آن حصن ایمنی دهنده از عذاب به تعظیم حق رکوع کرده، و سپس با تمام وجود، در برابر جلالش به خاک افتاده، در پایان تشهد، پیوند خویش را با پیامبر راستین و بندگان شایسته الهی تجدید می‌کنند.

 

پیوند روزه با مردم

ما مردم مسلمان برای حفظ کیان اسلام در میان حیات، و برای بدست آوردن حسنات، و آراسته شدن به مکارم اخلاق، و به چنگ آوردن فضایل انسانی و زودن رذائل، و استیفای حقوق طبیعی، ناچار به مبارزه و جهاد، در میدانهای گوناگون هستیم، که از میان آنها سه نوع مبارزه بنیاد سعادت  سلامت را در اختیار ما تشکیل می‌دهد:

1_ مبارزه با دشمنان متجاوز در میدان جنگ

2_ مبارزه با هوای نفس و آثار آن که عبارت از معاصی است.

3_ جهاد و کوشش برای پیاده کردن برنامه‌های مثبت و اعمال شایسته. ما برای بدست آورددن پیروزی در این سه میدان به دو برنامه اساسی و زیر بنایی نیازمندیم، که بدون آن دو برنامه فتح و پیروزی میسر نیست.

1_ آگاهی نسبت به کیفیت مبارزه

2_ تحصیل نیرو و آمادگی جسمی و روحی

اما آگاهی و بینش در این مرز، تنها از راه فهم  قرآن، نهج البلاغه، صحیفه، و سنت پیامبر میسر است، و این آگاهی را یا باید از طریق مطالعه یا معاشرت یا دانشمندان مسئول کسب کرد.

اما بدست آوردن نیروی جسمی  و روحی، از طریق حفظ بهداشت قرار گرفتن در کانال بعضی از عبادات به خصوص روزه میسز است. زیرا روزه علاوه بر ایجاد سلامتی و نیرو در جسم، روان را نیز بخاطر انجام فرمان حق و خودداری از آلودگی‌ها پاک کرده، و قوت دل، و اراده‌ی قوی و پاکی جان به انسان می‌بخشد، و از همین جاست که می‌توان پیوند روزه را به سه نوع مبارزه یک امر حتمی دانست و ما ناچاریم این پیوند را تجزیه و تحلیل کرده و رابطه‌ی روزه دار را با هر سه برنامه توضیح دهیم.

 

میدان جنگ

مسلمانان برای مبارزه با دشمنان متجاوز و استعمارگر که ملت اسلام در تمام دوره‌ها با آنان روبرو هستند، و برای حفظ شخصیت مادی و معنوی خو به ناچار باید بجنگند، جنگ بخاطر بپا داشتن حق، و بر پا بودن حکومت قرآن، و حفظ حقوق ملت اسلام در این مرحله علاوه بر فهم قواعد جنگ، و دانستن تاکتیک‌های مخصوص به مبارزه و بینش نسبت به کیفیت جهاد و ساختن و بدست گرفتن اسلحه، توان جسمی  و دل پر قوت، و اراده‌ای قوی، و تحملی فوق العاده و استقامتی مهم، و شجاعتی فوق العاده لازم است، و این واقعیات در میدان جنگ از داشتن ابزار جنگی مهمتر است، و فقط در سایه‌ی تمرینهای طاقت فرسا قابل بدست آوردن است.

میدان جنگ همراه با گرسنگی، کم خوابی، کم خوراکی، گرمای شدید، سرمای سخت، و دشواریهای دیگری است که اگر جنگجو پیش از شرکت در میدان مبارزه به اینگونه تمرینها تن نداده باشد، بدون شک به هنگام دچار شدن به یکی از این بلاها فرار را بر قرار ترجیح داده و کیان خویش و یک ملت را در برابر سیل خطرها رها کرده، تن به ذلت و اسارت می‌دهد و روزگار تیره‌ای را برای ملت به جای می گذارد.

اینجاست که باید گفت: روزه فرمان قاطعی است که آمادگی کاملی برای مبارزه با دشمن در میدان جنگ به انسان می‌بخشد، زیرا در کلاس سی‌روزه‌اش برای انسان استقامت و پایداری در برابر گرسنگی، تشنگی، سرما، گرما، بی‌خوابی و تحمل سختیها را به ارمغان آورده، و آدمی را در سایه‌ی چتر فرمان حق به تمرینهای لازم وا می‌دارد، تمرینهایی که به سلامت جسم، و قوت روح، و ازدیاد نیروهای اراده و توان بخشیدن به حالات مثبت نفس کمک می‌کند.

دشمنان اسلام در اطراف مدینه، به کندن خندق مشغول بودند و در عین تشنگی و گرسنگی، و گرمای آتش زای عربستان از کار خود گله نداشتند، راستی اگر به تمرینهای سخت برنخاسته بودند، و با قرار گرفتن در مدار بعضی عبادات، مخصوصا روزه تحصیل قوت و توان نکرده بودند کجا دست به آن اقدامات طاقت فرسا می‌زدند، و چگونه در جنگ خندق بر دشمنان خطرناک که چند برابر آنان سرباز داشت پیروز می‌شدند.

ارتش آزادی بخش اسلام در راه حرکت به سوی تبوک دچار انواع سختی‌ها شدند، تاجایی که مدتی از زمان راه هر ده نفر با یک خرما سد جوع می‌کردند، به حرکت خویش ادامه دادند، خود را به میدان تبوک رساندند از معرکه نگریختند، اینان اگر به وسیله‌ی اجرای دستور الهی که عبارت از روزه بود به تمرین برنخاسته بودند، و تحمل رنجها و سختی‌ها را در خویش با کمک روزه نیافریده بودند، بدین پایه استقامت نمی‌کردند.

یاران سرور آزادگان کربلا دچار هولناکترین مصائب شدند گرماو گرسنگی و تشنگی آن چند روزه جزئی از حادثه سخت آن ایام بود با هجوم آن همه بلا، تا حصول پیروزی و چشیدن شربت شیرین و خوشگوار شهادت ایستادگی کردند، در حالات آنان می خوانیم که قائم اللیل و صائم النهار بودند.

در حالی که تن پروران به هنگام جنگ اگر عیش و نوش خویش را در خطر ببیند، از طریق فرار، یا جاسوسی به نفع دشمنان یا تسلیم شدن در برابر مخالفین صفحه ی تاریخ را سیاه کرده و از خویش لکه های ننگ به جا می‌گذارند.

اینجاست که نمی‌توان پیوند روزه را با مساله‌ی مبارزه و جنگ با دشمنان انکار کرد، بعکس باید گفت در میان علل پیروزی روزه را نقش مهمی است و سهم بسزایی را در غلبه بر دشمن بر عهده دارد.

 

میدان غرایز و شهوات

در این میدان که انسان برای پیشگیری از بروز انواع مفاسد و گناهان ناچار بدست زدن به مبارزه ای سنگین و سخت تر از مبارزه بادشمنان بیرونی است، نمی توان آثار و منافع روزه را از نظر دور داشت.

انسان مخصوصا جوان در مرز طغیان غرایز علی الخصوص غریزه شهوت است و در این زمان است که امیال گوناگون و خواسته‌های برخاسته از غریزه جنسی همچون یک ارتش او را به محاصره می‌کشند.

اسلام با سرکوب کردن غرایز سخت مخالف است، آنچه اسلام در این زمینه دارد عبارت از پرورش شهوات و مودب نمودن غرایز به آداب الهی است.

مبارزه با شهوات بخاطر تعدیل شهوات است نه بخاطر نابودی آن، و بدون شک بخش مهمی از برنامه تعدیل را روزه به عهده دارد.

غزیزه جنسی در بین غرایز و خواسته‌ها دهانه‌ای گسترده‌تر از دهانه‌ی جهنم، و حفره‌هایی بزرگتر از طبقات دوزخ دارد، دوزخی که بنا به قول قران با بلعیدن مستحقین عذاب اعلام عدم سیری می‌کند.

انسان در میدان طغیان غرایز و شهوات از هیچ گناهی سیر نمی‌شود، و در برابر هیچ فرآورده‌ای قانع نمی‌گردد. زیاده طلبی و فزون خواهی دامنش را به پلیدی هر پولی آلوده می‌کند، و حرص و طمع وسایل سقوطش را فراهم می‌آورد. عشق به مقام او را در مرز انواع بیدادگریها می برد، و شهوت جنسی وسایل بدبختی و ذلتش را آماده کرده، و چه بسا که آبرویش را بر باد داده، و نظام گرم خانه‌اش را رو به سردی برده و کشتی زندگی‌اش را لجن‌زار گناه فرو نشانده، و از وجودش جز منبع آلودگی و فساد باقی نمی‌گذارد.

چنانچه برنامه ای برای پیشگیری از طغیان غرایز مخصوصا غیریزه جنسی در میان نباشد سراسر زوایای حیات پر از فساد گشته، و گور انسان با دست خودش کنده خواهد شد، و طلیعه‌ی این حادثه تلخ هم تاکنون در جامعه غرب و خودفروشان و مقلدان شرق آشکار گشته.

جامعه‌ی غربی که از چشمه وجود فروید، درکایم، داروین، و یهودیان دیگری که تئوری‌های پوچ و ویران کننده شرف و غیرت را در لباس علم ارائه کرده‌اند، سیراب می‌شود، در برابر هیچ یک از آلودگی‌ها، از قبیل زنا به انواعش، ربا، مشروب خواری، دزدی‌، همجنس بازی، قمار، غارت، پیمان شکنی، و ... نیروی خود نگهداری ندارد، به همین خاطر طبق پیشگویی‌های قران طولی نمی‌کشد که با تمدنش از درون منفجر شده و فاجعه عظیمی به بار خواهد آورد.

ولی هنوز در بین بسیاری از مسلمانان آنان که آراسته به حقایق مکتب الله‌اند، و فرمانبر قواعد و امرالهی پاکانی یافت می‌شوند که با فراهم بودن انواع وسایل گناه و طغیان، و آنچه تحریک شهوت می‌کند، و با لذت جنسی و جسمی سر و کار دارد، دست به هیچ گناهی نزده، بلکه وجودشان برای بسیاری از مردم مانع در افتادن به گنداب سقوط و لجن‌زار گناه است.

اینان کسانی هستند که با پیروی از دستورات سعادت آفرین اسلام مخصوصا روزه با شرایط و قیوداتی که قرآن و سنت در کنارش بیان می‌دارد، غرایز و شهوات را در زیر فرمان خدا برده، و با تکیه بر اراده استوارشان که ریشه از ایمان به خدا و روز جزا می گیرد، در برابر معاصی از خویشتن داری برخور دارند.

آری روزه عامل مهمی است که در فرو نشاندن طغیانهای نفسی سخت موثر است، و چنانچه قرآن مجید می‌فرماید، اجرای روزه در انسان ایجاد نیروی خود نگهداری کرده، و بی‌تردید مردمی که به کسب این نیرو برخاسته، به راحتی می توانند با عوامل گناه مبارزه کرده و در این میدان صد در صد پیروز شوند، و خویش را از تسلط فساد و پلیدی حفظ کنند. یکبار دیگر در آیه « کتب علیکم الصیام » دقت کنید و بخصوص نتیجه مثبت روزه را در پایان آیه بنگرید که خدای عزیر می‌فرماید: روزه بر شما واجب است چنانچه بر پیشینیان واجب بوده و اجرای این فرمان در نفس شما نیروی خویشتن‌داری و خود نگهداری می‌افریند« لعلکم تتقون ».

 

میدان عمل

می‌توان گفت: آبادی دنیا بسته به برنامه‌های مثبتی است که از انسان سر می‌زند، و هر چه میدان عمل و فعالیت و کار در گردونه نقشه‌های سازنده بیشتر باشد، بهره فراوان‌تری نصیب انسان می‌گردد.

پیامبر اسلام (ص) از تنبل و تن پرور و عافیت طلب سخت بیزار بود، و اجازه نمی‌‌داد به مردمی که نیروی فعالیت دارند کمک مالی شود، او با دستورات ریشه‌دارش ریشه تکدی را نابود کرد، و مسلمانان را بخاطر بدست آوردن اقتصاد مستقل تشویق به کار فرمود.

اسلام از اقتصاد وابسته سخت نفرت دارد اسلام کشور مصرف کننده را ذلیل می‌داند و مملکت مونتاژ کننده را بی‌قدر و قیمت می‌شناسد.

اسلام از استراحت زیاد مردم و پرخوری و پرخوابی و تمام عوامل سازنده تنبلی بی‌زار است و بی کاران را دشمن ملک و ملت شناخته و خودش دشمن بزرگ بی‌کاران است.

اسلام از انسان دو نوع کار می خواهد و دو مشکل فعالیت توقع دارد، و سلامت و سعادت جامعه را در پرتو اجرای هر دو برنامه می‌داند:

1_ کوشش برای آبادی دنیا

2_ کوشش برای عمران جهان دیگر

از قسمت اول تعبیر به فعالیت مادی و اقتصادی می‌کند و از بخش دوم به کوشش عبادی.

نسبت به مردمی که تمام همت خویش را صرف برنامه های مادی می‌کنند بغض دارد بخاطر اینکه این دسته آخرت خویش را به باد می دهندو در برابر مردمی که از فعالیت اقتصادی دست کشیده، یکپارچه به عبادت مشغولند اظهار عداوت می‌کند، زیرا این دسته به سهم دنیای خویش ضربه می‌زنند.

اسلام اصولا فعالیت مادی و معنوی منطبق بر اصول الهی را عبادت می‌داند، و برای کمترین کوشش انسان در هر دو میدان اجر و ثواب قائل است.

به حقیقت در این میدان روزه بهترین نیرو را به انسان بخشیده و توان آدمی را برای فعالیت قوت می‌دهد.

بازیافت سلامتی بدن در سایه روزه، چشیدن سختی گرسنگی و تشنگی، تحمل گرمای شدید و سرمای طاقت فرسا، نگهداری اعضاء و جوارح از گناه به هنگام روزه داشتن جداً ماده سستی و تنبلی را در انسان کشته و از آدمی یک عنصر فعال و ارزنده می‌سازد. و برای اینکه بدانید ریاضت موافق با قانون چه اثرات مطلوبی در وجود انسان به جا می‌گذارد به قسمتی از نامه 44 نهج البلاغه که خطاب علی (ع) به استاندارش عثمان بن حنیف انصاری است اشاره می‌شود:

هان ای پسر حنیف مرا نیافریده‌اند که خود را به غذای چرب و نرم عادت دهم، و بخاطر آن از نیک بختی باز مانم اینگونه برنامه کار چهارپا و حیوانی است که اندیشه‌اش جز علف چیزی نیست، و برنامه گاو و خرها است که خاک و خاشاک را برای پر کردن شکم بهم می زند، شکمبه را از علف پر می‌کند، و نسبت به آنچه برایش در نظر دارند که عبارت از بار کشیدن است غافل است.

من برای بیکاری و تن پروری و سستی و به هدر دادن عمر آفریده نشده‌ام ممکن است کسی در بین شما بگوید: اگر خوراک و پوشاک پسر ابوطالب این است اینگونه خوراک که جز ضعف و سستی حاصلی ندارد، مگر دو لقمه نان جوین خشک، چند عدد خرما، مقداری نمک یا اندکی سرکه چه اندازه نیرو می دهد ولی بدان درخت جنگلی و بیابانی با اینکه کم آب  می خورد و کسی به آن رسیدگی نمی کند چوبش سخت تر و استوارتر است اما پوشش درخت‌های ناز پرورده و بنیانش سست‌تر است ولی شعله‌ گیاهان دشتی افروخته‌تر و خاموشی‌اش دیرتر است.

آری به اعتقاد مولای پرهیزکاران، و سرور خویشتن‌داران و بزرگ نیرومندان، انسان تمرین دیده و رنج تشنگی و گرسنگی چشیده و روی خاک بیابان و سنگلاخ خفته با آدم ناز پرورده، و در دریای عیش و نوش و شکم چرانی و شهوت پرستی غرق شده خط مشترکی نداشته و بی‌تردید تمرین دیده در میدان عمل پیروز است و تن پرور سست ،مغلوب و ورشکسته.

سعدی در گلستان می‌گوید: دو درویش خراسانی را به جرم جاسوسی به زندان بردند پس از یک هفته بی‌گناهی هر دو ثابت شد چون در زندان را گشودند، آن را که فربه بود مرده یافتند و دیگری را که لاغر بود زنده دیدند سبب پرسیدند درویش لاغر و نحیف گفت: « دوست من آدمی بود پرخور و تحمل گرسنگی و تشنگی نداشت به این خاطر مرد، ولی من انسانی هستم ریاضت دیده و رنج گرسنگی و و تشنگی برده، نبود عذا و نرسیدن آب چندان به من اثر نکرد به همین خاطر با مرگ در مبارزه بودم تا این ساعت که مرا آزاد می کنید.

خلاصه در بدست آوردن فضایل انسانی، پیاده کردن برنامه های مادی و معنوی، و قرار گرفتن در میدان عمل و عبادت نیروی مقاومت در برابر حوادث و موانع لازم است، و قسمتی از این نیرو را بنا به حکم قران باید از راه روزه بدست آورد.

« واستعینوا بالصبر والصلوه و انها لکبیره الا علی الخاشعین »

از روزه و نماز کمک بخواهید و کمک خواستن از این دو فرمان باور نکردنی است مگر برای آنان که دلی پر از خشوع در گرو عشق حق دارند.

 

ارزش روزه و روزه دار

با توجه به اینکه روزه با بسیاری از برنامه های مثبت و سازنده پیوند دارد، بی فایده نیست که برادران و خواهران از ارزش روزه و روزه‌دار آگاه شده ایمان آنان و عشق و محبتشان به این فرمان کم‌نظیر الهی بیش از پیش گردد.

کلمه رمضان از لغت رمض گرفته شده و دانایان لغت رمض را به دو گونه توجیه کرده‌اند.

1_ تابش نور خورشید با حرارت هر چه تمام تر بر ریگ و سنگ

2_ باریدن باران شدید در اواخر پاییز.

اگر رمضان به معنای اول باشد باید گفت: روزه واقعیتی است که همچون حرارت شدید مفاسد و پلیدیها و تجاوزات و طغیانهای غرایز را می‌سوزاند و آدمی را به میدان پاکی نزدیک می کند.

و اگر به معنای دوم باشد باید گفت: روزه همچون بارانی که طبیعت را شستشو می‌دهد روان انسان را از آلودگی پاک کرده و به آدمی نیروی مقاومت داده و جسم را از خطرات رسوبات غذایی به سنگر امان می‌برد و به همین معنا روایتی از رهبر اسلام (ص) رسیده آنجا که فرموده‌اند:

« ارمض الله فیه ذنوب المومنین »

رمضان زمانی است که خداوند بخاطر عمل روزه مردم مومن را شستشو داده و پاک می‌کند.

صوم رمضان یعنی: خودداری کردن از آنچه شرع و مکتب الله اجازه نداده و بی‌تردید گروه خودداران در پشگاه الهی بخاطر اجرای فرمان دوست از اعتبار خاصی برخور دارند، و نزد پروردگار و وجددان خویش رو سپیدند.

علی(ع) می فرماید به هنگامی که آدم به زمین آمد تابش خورشید چهره‌ی دل آرایش را تیره کرد آدم از این پیش آمد دیگر بود جبرئیل به حضرتش گفت: میل داری رویت سپید گردد؟ گفت آری عرضه داشت روز سیزده و  چهارده و پانزده ماه را روزه بگیر هر روزی که روزه گرفت یک سوم کبودی پوست از بین رفت و به روز سوم تمام چهره سپید شد اگر در این روایت جای تاویل باشد باید گفت روزه عامل بدست آورد آبرو و اعتبار در پیشگاه خداست.

رمضان زمانی است که ابتدایش رحمت، و دهه‌ی دومش زمان غرق شدن در رحمت و عاقبتش آزادی از آتش جهنم است، این آزادی از عذاب آخرت، عکس العمل آزادی انسان از سوء خلق طغیان غرایز و شهوات و بد کرداری بوسیله‌ی روزه ماه رمضان است روزه‌ای که همراه با شرایط انجام گرفته باشد.

پیامبر عزیز (ص) در خطبه جمعه آخر شعبان در توضیح برنامه‌های رمضان چنین فرمودند: ماهی بر شما سایه می افکند که در ظرف آن لیله‌القدر است، شب قدری که از هزار ماه با ارزشتر است.

خدای بزرگ روزه این ماه را بر شما واجب نموده و یک نماز مستحب را در شب آن مساوی با هفتاد نماز در شبهای دیگر قرار داده آن کسی که در این ماه به کار نیکی دست بزند و برنامه خدا پسندانه‌ای انجام دهد ثوابش برابر با واجبی از واجبات خداست، و هر کس عمل واجبی انجام دهد اجرش به اندازه هفتاد واجب در وقت دیگر است.

آری ای مردم، رمضان ماه استقامت و فراهم آوردن نیرو است و مزد مردم با استقامت بهشت است.

رمضان ماه مساوات است ماهی که باید ثروتمندان مادی و معنوی به تمام کمبودهای مردم تهیدست رسیدگی کنند، و دردهای معنوی را درمان نمایند، در این ماه نباید گروهی سیر و دسته‌ای گرسنه باشند، عده‌ای غرق در هدایت، و قشری گرفتار ضلالت، در این ماه است که خداوند روزی بندگان فرمان بر را زیاد می‌کند و این مساله واقعیتی است که قرآن از آن خبر داده « آنگاه که مردم خویشتن داری بدست آرند‌ و از گناه و نافرمانی بپرهیزند تمام درهای برکات آسمان و زمین را به رویشان می گشاییم».

رهبر اسلام(ص) می فرماید: « در رمضان چهار برنامه از خداوند بخواهید دو برنامه برای جلب عنایت حق، و دو برنامه از آن برنامه‌هایی که از آن بی‌نیاز نیستند، اما دو برنامه اول یکی قرار گرفتن در حصار توحید و دور شدن از شرک نیستند یکی طلب بهشت، و دیگری آزادی از آتش جهنم.

پیامبر (ص) می‌فرمود: هر آنکس که ماه رمضان را درک کند و خود را در مسیر آمرزش حق قرار ندهد در کدام زمان می‌خواهد به جبران کمبودها برخیزد!

و نیز فرمود: اگر خداوند به آسمانها و زمین درچنان زمانی اجازه سخن گفتن دهد. به تمام روزه داران می‌گفتند برنامه شما به بهشت منتهی می‌گردد، و باز فرمودند: برای بهشت دری است به نام ریان و آن اختصاص به روزه داران دارد، آخرین روزه‌داری که از آن وارد شود بسته می گردد.

پیامبر بزرگ می‌فرمود: روزه دار اگر غیبت نکند و بخوابد خوابش عبادت است.

رسول اکرم (ص) به مردم فرمود: طرحی را به شما بیاموزم که انجامش شیطان را از شما دور خواهد کرد به دوری بین مشرق و مغرب پاسخ گفتند: آری فرمودند: روزه رویش را سیاه می‌کند دستگیری از تهیدستان پشتش را می‌شکند دوستی در راه خدا، و تحمل رنج عمل شایسته ریشه‌اش را می‌کند و توبه و بازگشت به حق رگ و پی او را جدا می‌کند برای هر چیزی زکاتی است و زکات بدن روزه است.

پیشوای اسلام فرمود: به هنگام رمضان در تابستان چون رنج تشنگی به انسان روی آورد خداوند هزار ملک را مامور آدمی می‌کند تا بهشت و نعمت الهی را به او بشارت دهند و او را نوازش کنند و چون افطار گردد خطاب می‌رسد چه بوی خوشی داری، سپس به ملائکه می‌فرماید: شاهد باشید مغفرتم را نصیبش کردم.

و نیز فرمود: آنکس که از روی ایمان و عشق به خدا روزه بگیرد و حسابگر باشد و گوش و چشم و زبان را از گناه باز دارد، در حوزه رحمت گذشته و آینده الهی قرار گیرد و اجر ثابت قدمان نصیبش می‌شود.

امیر المومنین (ع) می‌فرماید: روزه‌ی جسد خودداری از غذاست ولی با اراده و اختیار خویش البته برای مزد و فرار از عذاب و روزه روان خودداری حواس پنجگانه است از گناه و پاک داشتن دل از تمام عوامل شر، و روزه‌ی دل نیکوتر است از روزه‌ی زبان و روزه زبان بهتر است از روزه شکم.


منبع : پایگاه استاد حسین انصاریان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه