قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عنايت خدا به توبه كننده واقعى


من با او در يك سفر مشهد همراه بودم، چه حالى داشت، اين مرد با آن همه سوء سابقه چطورى مُرد؟

روز مردن زن و بچه اش دورش بودند، مى گفت: غصه نخوريد، در اين رختخواب تا چشمم به حسين عليه السلام نيافتد، نمى ميرم. ناراحت من نباشيد، مى آيد، او آقاى وفادارى است.

چشمش به در بود، زن و بچه اش مى گفتند: دم مرگ كه همه وحشت دارند، خيلى آرام، با يك لبخند گفت: «السلام عليك يا أباعبدالله» بعد هم جان داد.


منبع : پايگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه