قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

اثر گريه در كسب رحمت


زورى كه نداشت، فقط داشت گريه مى كرد. يك پولدارى هم آمد رد بشود، گفت: واى جگرم دارد مى سوزد، چه خبر است؟

گفتند: يك مشت طلبكار آمده اند و گريبان شيخ را گرفته اند، اين هم در ندارى به بچه گفته حلواهايت را بياور، حلواهاى او را هم خورده اند، پولى هم نيست كه به او بدهند.

پولدار به يكى گفت: اين كيسه را برو به شيخ بده و بيا.

شيخ در كيسه را باز كرد، ديد چهار صد و يك درهم در كيسه هست، چهارصد درهم را به طلبكارها داد و يك درهم را هم به حلوا فروش داد.

 تا نگريد ابر كى خندد چمن

 تا نگريد طفل كى نوشد لبن

 گريه بر هر درد بى درمان دواست

 چشم گريان چشمه فيض خداست

 


منبع : پايگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه