قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

ركوع، توحيد اسما و صفات‏

امام خمينى رحمه الله از عارف معروف، قاضى سعيد قمى نقل مى كند كه:

ركوع در نظر من اشاره به مقام توحيد اسما و صفات است و پيش از اين دانستى كه قيام عبارت بود از مقام توحيد افعالى و چون نمازگزار به مقام توحيد فعلى متحقق شد از طرفى چون همه افعال از آثار اسما است مشاهده مى كند كه اسما با وجود كثرتى كه دارند، همگى در تحت يك اسم واحد كه جامع حقايق آن ها است قرار دارند و خود را نيز در تحت سلطنت همان اسم جامع مى بيند و فانى از استقلال فعلى خود شده و بلكه فانى از فعل خود مى شود و حقيقت خود را جمله حقايقى مى بيند كه در تحت همان اسم جامع مندرج مى باشد و چون به اين حقيقت پى برد به علامت خضوع خم مى شود و با اين خم شدن اشاره بدان مى كند كه هرگونه فعلى را از خود نفى كند و به افتخار بقاى اسمش در اسما به طور مربوبيت اكتفا مى نمايد، لذا اسم رب را كه به دنبال اسم جامع اللّه در سوره الحمدى كه براى بيان صدور حقايق از تأثير اسما بود، مى آورد و آن اسم را به خود نسبت مى دهد «ربى» تا اشاره به اين گونه بقا كرده باشد، يعنى مظهريت اين اسم كه از امهات اسما است و نيز رعايت ادب الهى را كرده باشد كه خداى تعالى اين اسم را به كاف خطاب اضافه فرموده است، آنجا كه فرمود:

[فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ ] .

پس به نام پروردگار بزرگت تسبيح گوى.

به خاطر همين آيه است كه عبد در ركوع، رب را به خود اضافه كرده، مى گويد:

«سُبْحانَ رَبِّىَ الْعَظيمِ وَبِحَمْدِهِ» كه با گفتن اين جمله در حالت ركوع، اظهار مقام فنا و بقاى باللّه كند.

با پرتو جمالت برهان چه كار دارد

 

با عشق زلف و خالت ايمان چه كار دارد

در بارگاه دردت درمان چه راه يابد

 

با جلوه گاه وصلت هجران چه كار دارد

آرى عجب نباشد گر در دلم نيايى

 

در كلبه گدايان سلطان چه كار دارد

من نيز اگر نگنجم در حضرتت عجب نيست

 

آنجا كه آن كمال است نقصان چه كار دارد

در تنگناى وحدت كثرت چگونه گنجد

 

در عالم حقيقت بطلان چه كار دارد

آرى ولى چو عاشق پوشيد رنگ معشوق

 

آندم ميان ايشان دربان چه كار دارد

جايى كه در ميانه معشوق هم نگنجد

 

مالك چه زحمت آرد رضوان چه كار دارد


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه