قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

نمونه‏هاى مردان متقى


مثلاً ابوذر به صبحانه فردا صبحش نيازمند بود، سه هزار دينار طلا آوردند، گفتند: شنيديم فردا صبحانه ندارى، اين سه هزار دينار را بگير، با ده دينارش يك ماه مى توانست سلطنت كند، سه هزار دينار كه ده سال زندگى اش را شاهانه مى گذراند، به او گفت: اين پول حلال نيست، به اربابت برگردان، و به او بگو: من احساس ندارى و فقر نمى كنم « أصبحتُ غنياً بولاية (مولانا اميرالمؤمنين) على بن ابيطالب عليه السلام » من سرمايه ام پيوندى است كه با مقام ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام دارم. من اصلاً در خودم هيچ احساس فقر نمى كنم، اين پول را پس ببر.


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه