قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

خوف مثبت‏

يقين داران به آخرت، از عذاب آن روز كه براى ستمكاران و منكران حقايق آماده شده ميترسد:

إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِمَنْ خافَ عَذابَ الْآخِرَةِ

يقيناً در مؤاخذههائى كه خدا نسبت به ملت هاى ناسپاس به وسيله عذاب هاى گوناگون چون طوفان و زلزله، وصاعقه و ... داشت براى كسى كه از عذاب آخرت ميترسد عبرت است.

وَ لَنُسْكِنَنَّكُمُ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِهِمْ ذلِكَ لِمَنْ خافَ مَقامِي وَ خافَ وَعِيدِ:

و يقيناً شما را پس از ستمكاران و منكران پيامبران و تهديدگان مؤمنان در زمين سكونت خواهيم داد، اين لطف و رحمت ويژه كسى است كه از مقام من بترسد و از تهديد به عذابم بيم داشته باشد.

خداى مهربان مهربان پيامبرش را در جهت ردّ خواسته هاى مشركين كه خواسته هاى غيرمنطقى و جاهلانه بود فرمان ميدهد بگو:

إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ:

مسلماً اگر پروردگارم را نافرمانى كنم از عذاب روز بزرگ ميترسم، (و اين ترس از عذاب آن روز است كه مرا ازپذيرفتن خواسته هاى بيجاى شما حفظ ميكند).

همه پيامبران در برابر عصيان و سركشى ملت هايشان برآنان از عذاب روز قيامت ميترسيدند و اين ترس را به آنان اعلام داشتند.

وَ اذْكُرْ أَخا عادٍ إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقافِ وَ قَدْ خَلَتِ النُّذُرُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ:

و سرگذشت هود برادر قوم عاد را ياد كن هنگامى كه قومش را در سرزمين احقاف بيم داد و بى ترديد بيم دهندگانى پيش از او و پس از او در آن سرزمين گذشته بودند كه فقط خدا را بپرستيد زيرا من بر شما از عذاب روزى بزرگ ميترسم.

اهل بيت هنگامى كه به مسكين و يتيم و اسير طعام دادند به آنان گفتند:

إِنَّما نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً، إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا يَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِيراً:

جز اين نيست كه ما شما را فقط براى خوشنودى خدا اطعام ميكنيم و انتظار هيچ پاداش و سپاسى را از شما نداريم، ما از پروردگارمان در روزى كه روز عبوس بسيار هولناكى است ميترسيم.

خداى مهربان براى كسى كه از مقام پروردگارش كه دادگاه قيامت يا عذاب دوزخ است يا احاطه او بر هستى است بترسد دو بهشت قرار داده است:

وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ:

و براى كسى كه از مقام پروردگارش بترسد دو بهشت است.

وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوى :

و اما كسى كه از مقام پروردگارش ترسيده و نفس را از هوا و هوس بازداشته بى ترديد جايگاهش بهشت است.

اهل سلوك ميگويند: در بدايات خوف سالك از جهت عذابهائى است كه حق متعال براى عاصيان مقرر فرموده است، ذكر جنايات، توجه به امر آخرت، تصديق وعيد اين سه موجب ميشود كه سالك خائف گردد، و براى خلاصى از عذاب راه تقوا و پرهيزكارى پيش گيرد، اين خوف لازمه ايمان است و وجود اين خوف موجب صحت ايمان خواهد بود.

در درجه دوم خوف سالك از مكر است او از مكر الهى خائف است، اين خوف در وقتى است كه سالك در يقظه است و از لذت حضور متنعّم، حلاوت انس لذت خاصى دارد، سالك در حال حضور و انس خائف ميگردد از اين جهت كه مبادا اين حال از او سلب شود، بيشتر اين خوف درجريان انفاس مستغرق در يقظه «البته يقظه مشوب به حلاوت انس» به سالك دست نمى دهد. اسحاق بن عمار از حضرت صادق (ع) روايت ميكند: كه حضرت صادق به من فرمود:

«يا اسحاق خف الله كانك تراه وان كنت لاتراه فانه يراك وان كنت ترى انه لايراك فقد كفرت وان كنت تعلم انه يراك ثم برزت له بالمعصية فقد جعلته من اهون الناظرين عليك:»

اى اسحاق از خدا بترس چنان كه او را ميبينى و اگرتو او را نمى بينى بى ترديد او تو را ميبيند و اگر اعتقادت اين باشد كه او تو را نمى بيند قطعاً كافر شدهاى و اگر يقين دارى او تو را ميبيند سپس آشكارا در برابرش به معصيت برخيزى پس او را پست ترين نظركنندگان برخود قرار دادهاى.

از حضرت صادق (ع) روايت شده:

«من عرف الله خاف الله ومن خاف الله سخت نفسُه عن الدنيا:»

هر كس خدا را شناخت از او ترسيد و هر كه از خدا بترسد دلش از دنيا بركنده شود.

و نيز در كتاب شريف كافى آمده كه راوى به حضرت صادق عرضه داشت:

«قوم يعملون بالمعاصى و يقولون نرجو فلا يزالون كذلك حتى يأتيهم الموت فقال: هؤلاء قوم يترجّحون فى الامانى كذبوا ليسوا براجين ان من رجى شيئاً طلبه و من خاف من شيئ هرب منه:»

قومى گناه ميكنند و ميگويند: اميدواريم و پيوسته چنين هستند تا مرگشان برسد، حضرت فرمود: اينان مردمى باشند كه دل به آرزوهاى بيجا خوش ميكنند، دروغ ميگويند اهل اميد نيستند، هركه اميد به چيزى بندد آن را تا رسيدن به آن بخواهد، و هر كه از چيزى بترسد از آن بگريزد تا جائى كه در امان رود.

در خبرمناهى رسول خدا آمده كه آن حضرت فرمود:

«من عرضت له فاحشة او شهوة فاجتنباه من مخافة الله عزوجل حرم الله عليه النار وآمنه من الفزع الاكبر وانجزله ما وعده فى كتابه فى قوله: ولمن خاف مقام ربه جنتان:»

كسى كه گناهى يا شهوتى بر او عرضه شود و از ترس خدا از آن كناره گيرى نمايد، خدا آتش دوزخ را بر او حرام كند و از هول و ترس روز قيامت كه بزرگ ترين هول و ترس است امانش دهد، و به عدهاى كه در قرآن به او داده كه دو بهشت براى خائف از خداست نسبت به او وفا كند.

از ابوحمزه ثمالى از امام سجّاد على بن الحسين حضرت زين العابدين روايت شده كه آن حضرت فرمود:

«ابن آدم لاتزل بخير ماكان لك واعظ من نفسك، وماكانت المحاسبة من همك، وماكان الخوف لك شعاراً والحزن لك وثاراً ابن آدم انك ميت ومبعوث و موقوف بين يدى الله عزوجل ومسئول فاعد جواباً:»

فرزند آدم پيوسته به خير و خوبى خواهى بود، تا براى تو واعظى از درون خودت باشد، و محاسبه وجودت وجه همتت قرار گيرد، و خوف شعارت و حزن لباست باشد، فرزند آدم تو خواهى مرد، و برانگيخته ميشوى، و در پيشگاه خداوند نگاهت ميدارند، پس براى آن روز پاسخ آماده كن.

 

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه