گروه دوم: ظاهر عمل، عمل خوبى است، گاهى اعمال آنها، صورت اعمال شرعى و عبادى دارد، و به مردم خدمت مى كنند، اما باطنشان، از ايمان به خدا و ايمان به قيامت خالى است:
«مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ»
نهايتاً چون ارتباطى با خدا و قيامت ندارند، راهى براى نيّت للّه براى آنها باز نيست. بنابراين اعمالى كه صورت زيبايى دارد چه به شكل عبادت و چه به شكل خدمت، براى خدا انجام نگرفته و به عنوان مصالح ساختن آخرت آباد به كار گرفته نشده و از جانب پروردگار پاداش و مزدى ندارند. اگر كسى بگويد: چرا خدا به آنها مزد نمى دهد؟ آيا ظلم به آنها نيست؟ جواب اين است كه: اين افراد با خدا هيچ ارتباطى نداشتند، عمل را براى خدا انجام ندادند، پاداشى بر عهده خدا نسبت به آنان نيست و هيچ ظلمى هم به آنها نشده است. اگر خداوند متعال به آنها مزد ندهد، نتيجه مى گيريم كه صاحب كار آنها مردم و هواى نفس مى باشد. عمل آنها منافقانه و رياكارانه بوده و چهره عمل به طرف پروردگار عالم جهت گيرى نداشته است. بر عهده خدا نيست كه به آنها پاداشى كرامت كند.
منبع : پایگاه عرفان