قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

سفارش زيارت حضرت معصومه عليهاالسلام

 

منبع: ماهنامه كوثر، ش 35، هادى دانشور . 

 

علاوه بر روايات فراوانى كه از پيشوايان معصوم پيرامون فضيلت زيارت حضرت معصومه عليهاالسلام رسيده، هنگامى كه يكى از محدثان برجسته قم، به نام «سعدبن سعد» به محضر مقدس امام رضا عليه السلام شرفياب مى شود، امام هشتم خطاب به ايشان مى فرمايد: «يا سعد عندكم لناقبر»؛ «اى سعد!از ما در نزد شما قبرى هست.» سعد مى گويد:

«فدايت شوم،آيا قبر فاطمه دختر(موسى بن جعفر)(عليهماالسلام) را مى فرماييد؟» مى فرمايد: «نعم، من زارها عارفا بحقها فله الجنه »؛ «آرى، هر كس او را زيارت كند، در حالى كه به حق او عارف باشد، بهشت از آن اوست.»

در اين حديث تعبير «عارفا بحقها» بسيار تعبير بلندى است كه فقط در لسان حجج الهى چنين تعبيرى به كار مى رود. امام صادق عليه السلام در اين رابطه مى فرمايد:

«من زارها وجبت له الجنه »؛ «هر كس او را زيارت كند، بهشت بر او واجب گردد.» و در حديث ديگرى آمده است: «ان زيارتها تعادل الجنه »؛ «زيارت او همسنگ بهشت است.»

 

زيارت ماثور

يكى از ويژگي‌هاى حضرت معصومه عليهاالسلام، ورود زيارتنامه ماثور از معصوم(عليهاالسلام) است، كه بعد از حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام او تنها بانوى بزرگوارى است كه زيارت ماثور دارد.

بانوان برجسته اى چون: آمنه بنت وهب، فاطمه بنت اسد، خديجه بنت خويلد، فاطمه ام البنين، زينب كبرى، حكيمه خاتون و نرجس خاتون كه هيچ شك و ترديدى در مقام بلند و جايگاه رفيع آنها نيست، هيچكدام زيارت ماثور ندارند. و اين، نشانگر مقام بسيار والاى اين بانوى اسلام در ميان مخدرات اهل‌بيت عصمت و طهارت مى باشد.

 

سند زيارت

زيارتنامه معروف حضرت معصومه عليهاالسلام را علامه مجلسى(ره)در دائرة المعارف بزرگ خود «بحارالانوار» اين گونه نقل فرموده است:

در برخى از كتب زيارات ديدم كه «على بن ابراهيم » از پدرش (ابراهيم بن هاشم) از سعد(بن سعد احوص) از حضرت على بن موسى الرضا(عليه السلام) روايت كرده كه فرمود: «يا سعد عندكم لنا قبر.»

«اى سعد! در نزد شما از ما قبرى هست.» سعد مى‌گويد: عرض كردم: «فدايت گردم، آيا قبر فاطمه دختر موسى(بن جعفر)(عليهماالسلام) را مى فرماييد؟»

يكى از ويژگي‌هاى حضرت معصومه عليهاالسلام، ورود زيارتنامه ماثور از معصوم(عليهاالسلام) است، كه بعد از حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام او تنها بانوى بزرگوارى است كه زيارت ماثور دارد.

فرمود: «آرى، هر كس او را زيارت كند در حالى كه عارف به حق او باشد، بهشت از آن اوست . پس هر گاه به كنار قبر او آمدى، در نزديك سر او بايست و 34 مرتبه «الله اكبر» و 33 مرتبه «سبحان الله » و 33 مرتبه «الحمدلله » بگو، سپس بگو:

«السلام على آدم صفوة الله، السلام على نوح نبى الله...

علامه مجلسى علاوه بر «بحارالانوار» در كتاب ارزشمند: «تحفة الزائر» نيز اين حديث شريف را از امام رضا عليه السلام به همين تعبير نقل كرده است.

اهميت تحفةالزائر در اين است كه علامه مجلسى در مقدمه آن، ملتزم شده كه در اين كتاب فقط زيارت‌هائى را نقل كند كه با سند معتبر به دستش رسيده است. بعد از علامه مجلسى، پژوهشگر بزرگ، آيه الله حاج سيد حيدر كاظمى، متوفاى 1265 ه.ق در كتاب پرارج «عمدة الزائر» زيارتنامه حضرت معصومه عليهاالسلام را به شرح زير آورده است: «در برخى از كتب مزار اصحاب ما (اماميه) با سند نيكو از سعد، از على بن موسى الرضا(عليهماالسلام) روايت شده كه خطاب به سعد فرمود:

«اى سعد! براى ما در نزد شما قبرى هست.» گفتم: «فدايت شوم،قبر فاطمه دختر موسى را مى فرماييد؟» فرمود: آرى، هر كس او رازيارت كند در حالى كه عارف به حق او باشد، بهشت از آن اوست .

پس هر گاه به كنار قبر او آمدى، در نزد سرش رو به قبله بايست و 34 مرتبه «الله اكبر» و 33 مرتبه «سبحان الله » و 33 مرتبه «الحمدلله » بگو، سپس بگو: «السلام على آدم صفوة الله...»

سيد حيدر كاظمى از مراجع برجسته قرن سيزدهم و نياى بزرگ خاندان رفيع «آل سيدحيدر» در كاظمين بود، شيخ آقابزرگ تهرانى در حق او فرموده: «عالم، فقيه، محدث جليل القدر، مرجع خاص و عام، غيور در دين و خشن در دفاع از حريم پروردگار بود.»

اين بزرگوار نيز چون علامه مجلسى، نام آن كتاب مزار را براى ما بيان نفرموده، جز اين كه بر معتبر بودن سند آن، تصريح كرده و از جهت حديث شناسى از سند آن «حسن » تعبير نموده است.

از تعبير سيد حيدر كاظمى استفاده مى‌شود كه همه راويان حديث در آن كتاب مزار ذكر شده، مولف كتاب و همه سلسله روات، مورد اعتماد و استناد مى باشند، زيرا معناى «حديث حسن » به طورى كه علماى حديث فرموده اند، چنين است:

«حديث حسن آن است كه سندش به معصوم(عليه السلام) متصل باشد و همه راويان آن امامى و ممدوح باشند با مدحى مقبول و معتنابه، و اين مدح، معارض با ذم نباشد، اگر چه بر عدالت برخى از آنها تصريح نشده باشد.»

با توجه به اين كه سيد حيدر كاظمى به تصريح علامه تهرانى، حديث شناس جليل القدرى بود و او تصريح كرده كه سند اين زيارتنامه، «حسن » مى باشد و در تعريف حديث حسن «اتصال سند تا امام معصوم عليه السلام» قيد شده، معلوم مى شود كه در آن كتاب مزار، سلسله اسناد اين زيارت ذكر شده بود، جز اين كه علامه مجلسى و مرحوم سيدحيدر كاظمى آن را نقل نكرده اند.

بانوان برجسته اى چون: آمنه بنت وهب، فاطمه بنت اسد، خديجه بنت خويلد، فاطمه ام البنين، زينب كبرى، حكيمه خاتون و نرجس خاتون كه هيچ شك و ترديدى در مقام بلند و جايگاه رفيع آنها نيست، هيچكدام زيارت ماثور ندارند. و اين، نشانگر مقام بسيار والاى اين بانوى اسلام در ميان مخدرات اهل‌بيت عصمت و طهارت مى باشد.

از مطالب بالا نتيجه مى گيريم كه براى اثبات وثاقت راويان حديث از مولف كتاب تا على بن ابراهيم دو راه بيشتر نداريم:

1- تصريح سيدحيدر كاظمى بر وثاقت آنها، از نقطه نظر حديث شناسى و تعبير «سند حسن. »

2- اعتماد علامه مجلسى بر آنها، از طريق نقل اين زيارتنامه در كتاب «تحفة الزائر» كه در مقدمه آن ملتزم شده كه در اين كتاب تنها زيارت‌هائى را نقل كند كه با سند معتبر به او رسيده باشد.

و اما ديگر رجال حديث از وثاقت بسيار محكمى برخوردار هستند كه اينك به طور فشرده اشاره مى كنيم:

اين حديث را «على بن ابراهيم » از پدرش «ابراهيم بن هاشم » از «سعد بن سعد» از حضرت على بن موسى الرضا(عليه السلام) روايت كرده، و هر سه از اصحاب برجسته امامان و مورد وثوق حضرات معصومين مى باشند و اينك توضيحي کوتاه:

 

1- على بن ابراهيم بن هاشم قمى

نجاشى پيشواى رجاليون در حق او مى نويسد: «در حديث، مورد وثوق، دقيق، مورد اعتماد و صحيح العقيده مى باشد.» و اين مطلبى است كه همه رجاليون بر آن تاكيد مى كنند.

على بن ابراهيم صاحب تفسير معروف به «تفسير قمى » از اساتيد مرحوم كلينى بود و كلينى احاديث فراوانى از او روايت كرده است.

وى كه مورد اعتماد همه محدثان بود، اين حديث را از پدرش «ابراهيم بن هاشم » روايت كرده است.

 

2- ابراهيم بن هاشم

در وثاقت او نيز هيچ ترديدى نيست. آية الله خوئى(ره) بر وثاقت او تاكيد كرده و سيد بن طاووس بر آن ادعاى اجماع نموده است.

پسرش على بن ابراهيم در تفسير خود از او به كثرت نقل حديث نموده، در حالى كه او ملتزم است كه در اين كتاب از غير ثقه حديث نقل نكند.

او همچنين در سند «كامل الزيارات » قرار گرفته و آن نيز گواه ديگرى بر وثاقت اوست.

وى نخستين كسى است كه حديث اهل بيت عليهم السلام را در قم منتشر ساخت، و قميون با آن سخت گيرى كه در مساله نقل حديث داشتند، بر او اعتماد كردند.

ابراهيم بن هاشم، با اين جلالت قدر، اين حديث را از «سعد بن سعد احوص » نقل كرده است.

 

3- سعدبن سعد احوص

او نيز از اصحاب امام رضا عليه السلام است و همه علماى رجال بر وثاقت او تاكيد كرده اند.

وى از نيك بختانى است كه حضرت جواد عليه السلام در حقشان فرموده:

«خداوند به آنها جزاى خير دهد كه در مورد من حق وفا را اداكردند.»

روى اين بيان، حديث سعد بن سعد از امام رضا عليه السلام، كه شامل زيارتنامه حضرت معصومه عليهاالسلام مى باشد، با سند معتبر توسط راويان مورد اعتماد و استناد، كه همگى امامى و ممدوح مى باشند، با سلسله سند متصل به علامه مجلسى و سيدحيدر كاظمى رسيده است كه ما وثاقت شمارى از آنها را از اعتماد علامه مجلسى و تصريح سيدحيدر كاظمى اثبات كرديم و وثاقت تعداد ديگرى از آنها را از اركان علم رجال و اساطين علم درايه نقل كرديم.

از على بن موسى الرضا(عليهماالسلام) روايت شده كه خطاب به سعد فرمود:

«اى سعد! براى ما در نزد شما قبرى هست.» گفتم: «فدايت شوم،قبر فاطمه دختر موسى را مى فرماييد؟» فرمود: آرى، هر كس او رازيارت كند در حالى كه عارف به حق او باشد، بهشت از آن اوست .

و اينك پاسخ چند پرسش پيرامون متن و سند اين زيارتنامه:

1- آيا ابراهيم بن هاشم، امام رضا عليه السلام را درك كرده و از آن حضرت حديث نقل كرده است؟

اگرچه برخى از علماى رجال در اين موضوع ترديد كرده اند ولى ظاهرا ترديدى در آن نيست، زيرا شيخ طوسى او را در شمار اصحاب امام رضا عليه السلام ياد كرده است. و شيخ عمادالدين محمد بن ابى القاسم طبرى، از مشايخ روايتى قطب راوندى و ابن مشهدى، در كتاب گران سنگ «بشارة المصطفى » با سلسله اسنادش از ابراهيم بن هاشم روايت مى كند كه گفت: «در ايامى كه امام رضا عليه السلام در مدينه بود،در مجلس آن حضرت حضور يافتم، پس مردى از برادرش به آن حضرت شكايت كرد، حضرت خطاب به او فرمود...»

اين روايت به صراحت دلالت مى كند بر اين كه ابراهيم بن هاشم به محضر امام رضا عليه السلام شرفياب شده و از آن حضرت نقل حديث كرده است.

2- آيا ابراهيم بن هاشم با حضرت جواد عليه السلام ديدار كرده است؟

ابن حجر عسقلانى از كتاب «تاريخ رى » نقل كرده كه ابراهيم بن هاشم، زمان امام جواد عليه السلام را درك كرده ولى با آن حضرت ديدار نكرده است.

ولى روايات او از امام جواد عليه السلام موجود است، از جمله روايتى است كه كلينى و شيخ طوسى از او روايت كرده اند كه گفت: «در محضر ابوجعفر ثانى (امام جواد) بودم كه صالح بن محمد بن سهل وارد شد، كه متولى موقوفات امام در قم بود. پس به محضر آن حضرت عرضه داشت...»

روى اين بيان، ابراهيم بن هاشم به محضر امام رضا و امام جواد عليهماالسلام رسيده و از محضر مقدسشان روايت نقل كرده است.

 

 


منبع : تبیان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه