قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

مرگ و پايان فرصت‏


كدام تلنگر اين افراد را بيدار مى كند. اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايد:

«فإذا ماتوا انتبهوا»

بعد از مرگ، صداى خدا، برزخ و قيامت و دو ملكى كه براى سؤال مى فرستد آنها را بيدار مى كند. تازه متوجه مى شوند كه وقت تمام شده است.

در هنگام مرگ مى فهمند كه مافوق همه موجودات و مادون خدا مى باشند، در آنجا بيدار مى شوند، وقتى بيدار مى شوند كه مى بينند مادون كلّ موجودات هستند، يعنى از آن جايگاه بلند سقوط كردند و از نظر ارزش آخرين نقطه موجودات هستند كه خدا در قرآن مى فرمايد: نزد من ارزشى ندارند كه آنها را ذكر كنم يا به آنها ارزش دهم.

وقتى فهميدند جايگاه آنها در دنيا چه بوده، مادون الله و مافوق سوى الله، بعد از مردن مى بينند كه از اين مادون الله و مافوق سوى الله سقوط كرده اند،

«ثُمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلِينَ»

يعنى پايين تر از آن نبوده كه به آنجا بروند، به يك رباعى از باباطاهر توجه كنيد.

امان روزى كه در قبرم نهند تنگ

 

به بالينم نهند خشت و گل و سنگ

نه پاى آنگه بگريزم به جايى

 

نه دست آنگه با موران كنم جنگ

     

حتى براى دفع يك كرم توان انسان را مى گيرند، حركتى نمى تواند بكند. بچه ها در روزگار قديم اين رباعيات را بلد بودند، همه اين اشعار، حكيمانه و عالمانه است.

رسول خدا صلى الله عليه و آله مى فرمايد: در قيامت اولين دادگاهى كه انسان را مى برند. در اين دادگاه از او سؤال مى كنند:

«عن عمرك فيما أفنيت» آن مقدار زمانى كه به تو داده ايم، در كجا صرف كرده اى؟ آيا ارزش دارد كه انسان به خاطر شكم و شهوت آخرت خود را فنا كند؟ همه عمر خود را در راه شكم و شهوت حرام سپرى كنند، اروپا و آمريكا براى ما فرهنگ سازى مى كنند. من ميلياردها چرخ را در اين عالم گرداندم، اما انسان از اين لحظات استفاده نكرده است.


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه