قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

انسان «عزيز الوجود» عالم خلقت‏


مى گويند: انسان نسبت به تمام جانداران عالم، «عزيز الوجود» است، يعنى جزء عناصر و اجناس كمياب است. تعداد آنها از زمان آدم عليه السلام تا قيامت، نسبت به موجودات زنده، بلكه نسبت به همه عالم كه مى سنجند، بسيار كم است.

در ميان انسان ها، عاقلان «عزيز الوجود» هستند، يعنى در ميان اين همه جمعيت انسان، خردمندانِ در مسير صحيح، كم هستند. نمى گويند كه انسان ها فاقد عقل هستند، يا كمبود عقل دارند، بلكه مى فرمايند: در جمع انسان ها، عاقلان، يعنى آنهايى كه عقل را در محور صحيحى به كار مى گيرند، «عزيز الوجود» هستند.

پروردگار در همه زمان ها يك پيام دارد و آن اين است: «وَ أَكْثَرُهُمْ لَايَعْقِلُونَ»  يعنى از صد نفر، پنجاه نفر به بالا انديشه نمى كنند و عقل را آن گونه كه بايد، به كار نمى گيرند.

 

تفكّر انسان «عزيز الوجود»

پروردگار درباره قرآن مى فرمايد: ما اين قرآن را براى هدايت مردم نازل كرديم:

«هُدًى لّلنَّاسِ و بَيّنتٍ مّنَ الْهُدَى و الْفُرْقَانِ»

ولى در سوره زمر مى فرمايد:

«إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُوا الْأَلْببِ»

فقط خردمندان واقعى، كتاب را باور دارند و بر اساس آن عمل مى كنند، كه آنها «عزيز الوجود» هستند.

در امت هاى پيامبران، چهره هاى واقعى خيلى اندك هستند.

مثلًا در تفسير آيات قرآن نوشته اند: حضرت نوح عليه السلام نهصد و پنجاه سال مردم را هدايت كرد، ولى در نهايت وقتى كه كشتى آماده شد و بنا شد كه طوفان جهان را فرا بگيرد و حضرت نوح مؤمنان واقعى را امر فرمود كه سوار كشتى شويد، در طول اين هزار سال، فقط هشتاد و سه نفر او را باور كرده و مؤمن شده بودند. يا وقتى كه خداوند متعال، طالوت عليه السلام را به همراهى حضرت داود عليه السلام به جنگ جالوت مأمور كرد، مى فرمايد: يك آزمايشى براى همان نيروى اسلامى پيش آمد، كه در آن آزمايش، نفرات زيادى ريزش كردند حضرت طالوت و داود عليه السلام با سيصد و سيزده نفر باقى ماندند.  يا وقتى كه موسى عليه السلام به پروردگار عالم عرض كرد: مى خواهم گروهى از امت من، با من به كوه طور بيايند و آن مناجات تو را با من مشاهده كنند. خداوند دستور داد: گروهى را انتخاب كن و موسى عليه السلام از امت هفتاد هزار نفر برگزيد.

«وَ اخْتَارَ مُوسَى قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلًا لّمِيقتِنَا»

از هفتاد هزار نفر، هفتاد نفر را انتخاب كرد، كه گل سر سبد امت بودند، و پروردگار پذيرفت تا اين هفتاد نفر به كوه طور بروند.

اين هفتاد نفر آمدند و تكلّم خدا با موسى عليه السلام را شنيدند. بعد هم اصرار كردند كه ما از آن فضا و منطقه بيرون نمى رويم: «حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً» تا خدا را با چشم خود ببينيم. خداوند هم يك صاعقه اى فرستاد و هر هفتاد نفر را نابود كرد. يعنى برگزيدگان امت موسى از حد خارج شدند. اين معناى «عزيز الوجود» بودن انسان ها است.

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه