قرآن مجيد مى فرمايد: «فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبلِغَةُ» «1» حجت پروردگار بر شما بندگان، حجت رسايى است، يعنى خدا در قيامت، محال است كه كسى را بدون دليل محاكمه كند و خارج از قانونِ حكمت به كسى تلنگرى بزند. كسانى كه فرداى قيامت جريمه مى شوند و به جهنم مى روند، آلودگان آگاه هستند.
بخشى از سوره قصص مربوط به قارون، ثروتمند معروف زمان موسى بن عمران عليه السلام است. جالب اين است كه اين ثروتمند، مال حرام در مالش نبوده است.
يعنى دزد، رباخور و رشوه پذير نبود، بلكه تجارت و خريد و فروش داشت. خدا درهاى رحمتش را به روى او باز كرده بود و او از راه مشروع، ثروت سنگينى اندوخته بود. قرآن كريم به سنگينى ثروتش هم اشاره مى كند كه پهلوانانى در استخدام او بودند كه فقط مأمور نقل و انتقال كليدهاى انبارهاى او بودند.
موسى بن عمران عليه السلام به اين ثروتمند مى گفت: زكات و صدقه بده، انفاق كن، به فقرا و مستمندان كمك كن. از اينجا معلوم مى شود كه پول هاى او حلال بوده است، چون از حرام كه نمى شود انفاق كرد، بلكه بايد به صاحبش برگرداند. از لحن قرآن معلوم مى شود، ثروت او، ثروت پاكى بوده و قارون هم ثروتمند آگاه بوده است، به چند دليل؟ يك دليل اين كه از ابتداى نبوتِ موسى بن عمران عليه السلام، حرف هاى موسى را مى شنيد. اين آگاهى است. دليل ديگر هم اين كه از ابتداى نزول تورات، آيات تورات را مى خواند. و دليل ديگر هم اين كه در روايات ما آمده است كه ايشان، بيست و پنج سال رييس هيأت مذهبى بوده است. او در آن برنامه، هم هيأت را اداره مى كرده و هم خودش تورات را به مردم درس مى داده است.
يك وقت تعجب نكنيد، خدا مى گويد: در قيامت چهار رييس هيأت را پس گردنى بزنيد و آنها را در دوزخ بياندازيد كه يكى از آنها قارون است. بيست و پنج سال مدير جلسه مذهبى بوده است. مردم در خانه اش جمع مى شدند و او تورات را درس مى داده است.
ولى در كنار ثروتش، نه به حرف موسى گوش داد و نه به آيات تورات گردن نهاد. قرآن مجيد مى گويد: بعد از اين كه خدا، موسى عليه السلام و مؤمنان به او گفتند و حجت بر او تمام شد و او نپذيرفت، ما به زمين دستور داديم كه اين نا پاكِ آگاه، خودش و خانه اش را فرو ببرد.
منبع : پایگاه عرفان