قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

فضيلت بنى‏اسرائيل‏

ملاك فضيلت بنى اسرائيل بر جهانيان زمان خود ممكن است نعمت ايمان آنان به موسى و توارت و مقاومت و صبرشان در برابر فرعونيان تا زمان پيروزى، و شكافته شدن دريا براى آن قوم و غرق شدن فرعونيان در برابر چشمشان و رهائى از عذاب ها و رنج ها و مشقت هائى كه به وسيله فرعونيان گرفتارش بودند باشد.

البته ايمان و عمل و عبادت و اطاعت و بندگى و ايستادگى در برابر دشمن و جلوه هاى رحمت الهى بر آن قوم تا زمانى كه آنان حافظ اين حقايق در حياتشان بودند به آنان بر ملت هاى ديگر كه فاقد اين نعمت هاى عظيم و كرامت هاى كم نظير يا بى نظير مى بودند برترى داد، ولى پس از اين كه دچار كفران نعمت و ناسپاسى سخت شدند، و از موسى و تورات و فرهنگ حق روى گرداندند، و به عناد با حق و لج بازى با حقيقت و گوساله پرستى و پول پرستى، و تحريف حقايق و ظلم و ستم بر هم نوعان خود و ديگر اقوام شدند، مهر ذلت و مسكنت و داغ خشم خدا بر آنان خورد، و ميان يكديگر دچار دشمنى و كينه غير قابل علاج شدند و به پستى و ذلت نشستند و به عذاب هاى گوناگون دچار شدند.

با توجه به اين تغيير كلى كه در حيات آنان پيدا شد و به عبارت ديگر ملاك هاى فضيلت را از دست دادند و به ويژه با ارزيابى حضرت حق نسبت به امت پيامبر كه در آيه شريفه.

كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ.

جلوه گر است، به يقين و صددرصد مى توان نظر داد كه منظور از عالمين در آيه شريفه برترى آنان در برهه اى از زمان بر جهانيان بوده آن هم زمان كوتاهى كه ملاك هاى فضيلت در آنان عينيت داشت و دليلى بر فضيلت و برترى آنان بر همه جهانيان در همه اعصار وجود ندارد.

مگر مى توان گفت خداى عادل ملتى را كه از پيامبرشان و پيامبران پس از او روى گردانيدند، و به ستم هاى فاحش دست زدند، و به انكار حقايق برخاستند، و به كتاب آسمانى دستبرد زده آياتش را تحريف كردند و به عبادت طاغوت دچار گشتند، و در پول پرستى و حيله و تقلب زبانزد جهانيان شدند، و از اختراع گناه و فساد از شيطان پيشى گرفتند و بلكه خود شيطان امت ها شدند بر جهانيان تا قيامت برترى بخشيده!!

اعتقاد به چنين مطلبى تهمت و افتراء به حضرت حق، و ملتزم شدن به دروغى سنگين است.

نظر حق را نسبت به اين قوم پس از برباد دادن ملاك هاى فضيلت از طريق آيات قرآن مجيد ملاحظه كنيد تا بيش از پيش ثابت شود كه عالمين در آيه شريفه جهانيان زمان آن قوم است آن هم وقتى كه ملاك هاى فضيلت در آنان وجود داشت.

وَ ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْكَنَةُ وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كانُوا يَكْفُرُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ.

داغ ذلت و خوارى و بيچارگى و مسكنت بر آنان زده شد و سزاوار خشم خدا شدند، اين ذلت و مسكنت و دچار شدنش به خشم خدا به سبب آن بود كه همواره به آيات خدا كفر ورزيدند و پيامبران را به ناحق مى كشتند!!

اگر بگوئيم معناى عالمين در آيه شريفه همه جهانيان تا روز قيامت هستند با توجه به آيه شريفه بالا دچار تناقض غير قابل حل مى شويم. در سوره مجادله كسانى كه يهود مغضوب حق را به دوستى گرفتند مورد عتاب و توبيخ قرار مى دهد:

أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ تَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ ما هُمْ مِنْكُمْ وَ لا مِنْهُمْ وَ يَحْلِفُونَ عَلَى الْكَذِبِ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ

أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ عَذاباً شَدِيداً إِنَّهُمْ ساءَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ.

آيا به كسانى كه يهود مورد خشم خدا را به دوستى و ارتباط انتخاب كردند ننگريستى؟ اينان كه با يهود پيوند برقرار كردند نه از شمايند و نه از آنان و به دروغ سوگند مى خورند كه از شمايند و خود مى دانند كه دروغ مى گويند.

خدا براى اين پيوند خوردگان به يهود مغضوب عذاب سختى آماده كرده است زيرا آنچه را كه پيوسته انجام مى دادند بد است.

راستى مطلب عجيب و شگفت آورى است، دوستى و ارتباط با يهود مغضوب بر باد دهنده ايمان و عامل مردود شدن اعمال و سبب دچار شدن به عذاب دردناك دنيا و قيامت است!!

قومى كه پيوند با آنان موجب عذاب شديد است آيا ميتوانند بر همه جهانيان تا قيامت برترى داشته باشند، و آيا خداى عادل اين برترى دائمى را بر آنان مى پسندد؟!!

وَ أَلْقَيْنا بَيْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ كُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَساداً وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ.

ما ميان آنان تا روز قيامت كينه و دشمنى انداختيم هر زمان آتشى را براى جنگ با مؤمنان افرختند خدا آنان را خاموش كرد، و همواره در همه جاى زمين براى فساد مى كوشند و خدا مفسدان را دوست ندارد.

در سوره مباركه دخان مى فرمايد بر اساس آگاهى و عملى كه نسبت به ملاك هاى فضيلت در آنان داشتيم به انتخاب آنان بر جهانيان زمان خودشان اقدام كرديم:

وَ لَقَدِ اخْتَرْناهُمْ عَلى عِلْمٍ عَلَى الْعالَمِينَ.

اين انتخاب و گزينش بر اساس آگاهى بود و اين ذلت و مسكنتى كه براى آنان خواسته شد و خشمى كه بر آن سزاوار شدند نيز بر اساس آگاهى به مفاسد و فسق و فجور و جنايات آنان بود.

و ممكن است گفته شود فضيلت و برترى آنان نه بر اساس فرد فردشان در برهه اى خاص از زمان بود بلكه ملاك برترى آنان پيامبران بسيارى بود كه در ميان آنان مبعوث به رسالت شدند و برخى از آنان هم مانند داود و سليمان صاحب سلطنت و حكومت بودند حكومتى عادلانه و حكيمانه. بنابراين فضيلت براى آنان نه در همه امور است بلكه در برخى از امور از جمله داشتن پيامبران بسيار بود.

در هر صورت براى بار دوم به آنان هشدار مى دهد كه نعمت هايم را كه به شما ارزانى داشتم متذكر شويد باشد كه با يادآورى نعمت ها به منعم نعمت ها توجه كنيد و به فرمان هاى او از جمله به ايمان به قرآن و قبول نبوت پيامبر و ولايت اولياء حق گردن نهيد و از اين همه ناسپاسى و كفران نعمت و دشمنى عملى با منعم و پيامبرانش و آياتش بپرهيزيد.

«خدائى كه شما را بر جهانيان به نعمت هدايت در دنياى گمراهى، و توحيد در دنياى شركت و نور ايمان در دنياى جهل و تاريكى و قوانين و شرايع در جهان بى بند و بارى و توحش و پيوستگى در دنياى از هم گيسخته برترى داد.

اين خلاصه بعثت و دعوت پيامبران است كه بيشتر آنان ازميان بنى اسرائيل برخاستند، بنى اسرائيل اين برترى را بر ساير مردم در آن زمان قدردانى نكردند، توحيد را به شرك و ايمان را به كفر و به جاى عمل صالح و اجراى شريعت به تشريفات غرورانگيز سرگرم شدند و آئين عمومى خدا را به صورت امتيازات قومى در آوردند، و آن را با اوهام ملل مجاور و معاشر درهم آميختند و بجاى تقوا و نگرانى از آثار و اعمال و روز واپسين به پروراندن آمال و اميدهاى بيپايه پرداختند تا آن كه عقيده عمومى آنان اين شد كه مردم دنيا هر چه باشند اهل دوزخ و عذابند و ما هرچه باشيم اهل نجات و بهشتيم و پيامبران و بزرگان كه از ميان ما برخاستهاند شافعين و مدافعين ما ميباشند، اين اوهام و عقايد بيپايه همان اوهام مصريان و ملل ديگر آن روز دنيا بود كه به صورت ديگرى در ميان بنى اسرائيل ظاهر گشت»

 

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه