قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

بى‏ارزشى دنيا در مقابل دل شكستن‏


ادبيات ما هم غوغا كرده است. حيف كه در جامعه ما بين نسل جديد و جامعه شاعران حكيم، رابطه قطع شده است. شعر در كشور ما در پايين ترين سطح ممكن است. از هر ده خط شعر، نُه خط آن هيچ ارزشى ندارد. اين يك خط شعر كه اين را هم بايد بر تارك فلك مى نوشتند:

به جان زنده دلان، سعديا كه ملك وجود

 

نيرزد آن كه وجودى ز خود بيازارند

     

سى سال زن در خانه شوهر باشد، تمام اين مدت با آزردگى، سوز دل و لقمه تلخ خوردن زندگى كند. يا مرد سى سال در كنار زن باشد، زن نسبت به مرد بداخلاق باشد و يك آب خوش از گلوى اين مرد پايين نرود. خيال مى كند كه جهنم

در قيامت خالى مى ماند؟ جهنم تراكم ترافيكى و جمعيتى دارد، اما بهشت خلوت است، فضاى باز، امنيت، بى صدا. تنها صدايى كه از بهشت شنيده مى شود، اين است:

«وَ ءَاخِرُ دَعْوَيهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبّ الْعلَمِينَ»

اما قرآن مى گويد: جهنمى ها همديگر را لعنت مى كنند، به هم فحش مى دهند و جهنم آمدن شان را به گردن همديگر مى گذارند.

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه