قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

رفتار امام حسن، عليه السلام، با مرد شامى‏


نقل است كه در مدينه مردى از اهالى شام كه تربيت يافته فرهنگ بنى اميه بود امام حسن، عليه السلام، را در راه ديد. جلو امد و مهار اسب را گرفت و شروع به نازا گفتن و لعنت فرستادن به ايشان كرد. امام هم عكس العملى نشان نداد و فقط به سخنان او گوش داد. پس از آن كه آن مرد سخنش تمام شد، امام مجتبى با رويى گشاده و پر لبخند به او سلام كردند و فرمودند: پدر جان، به نظر مى رسد در شهر ما غريبى و شايد مرا با ديگرى اشتباه گرفته اى. اگر ناراحتى اى دارى مى توانم برايت رفع كنم و اگر چيزى لازم دارى برايت مهيا كنم. اگر نياز به راهنمايى دارى راهنماييت كنم يا تو را به هرجا كه بخواهى برسانم. گرسنه و تشنه هم اگر باشى مى توانم مهمانت كنم. اگر مسافرى و جايى براى ماندن ندارى، چرا مهمان من نمى شوى و تا روز بازگشت پيش ما نمى مانى؟ به هر حال، اگر مشكل دارى بگو تا مشكلت را حل كنم ....

وقتى سخن حضرت به اين جا رسيد پيرمرد گريه كرد و گفت: شهادت مى دهم كه تو خليفه خدا هستى و خدا بهتر مى داند رسالتش را در كجا قرار دهد. پيش از اين تو و پدرت بدترين انسان ها در نزد من بوديد و شما را دشمن مى داشتم ولى از امروز شما محبوب ترين انسان ها نزد من هستيد. سپس، با حضرت به منزل ايشان رفت و تا روز بازگشت مهمان حضرت بود و از آن روز از ارادتمندان اهل بيت قرار گرفت.

اين نمونه اى ديگر از اغتنام فرصت و بهره گيرى از نعمت حلم و حسن خلق براى هدايت مردمان بود. ما نيز بايد يابد بگيريم كه از فرصت هايمان به خوبى استفاده كنيم و راه درست را در پيش بگيريم. و در چنين موقعيت هايى اختيارمان را از دست ندهيم و به ياد اين فرمايش قرآن بيفتيم كه:

«يدرءون السيئة بالحسنة».

و با خوبى هاى خود نسبت به مردم، بدى هاى آنان را نسبت به خود برطرف مى نمايند.

و تلاش كنيم كه بدى هاى مردمان را با خوبى پاسخ دهيم.

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه