قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

سهل‏گيرى در كفاره روزه‏


مرحوم صدوق نقل مى كند كه يك روز، كسى سبدى رطب تازه براى رسول خدا هديه آورد. در همان حال، مردى مضطربانه از درب مسجد آمد و گفت: يا رسول اللّه به دادم برس! پيغمبر فرمود: چه شده؟ عرض كرد: مگر الان روز ماه رمضان نيست؟ فرمود: هست. گفت: من كارگرم، از بغل خانه ام رد مى شدم، گفتم بروم سرى به خانواده ام بزنم. از قضا، ديدم بچه هايم منزل نيستند، من هم روزه ام را با همسرم باطل كردم و حالا دارم دق مى كنم! حضرت فرمود: بعد از ماه رمضان يك روز روزه بگير و به شصت مسكين هم نفرى يك چارك نان طعام بده.

گفت: آقا، من نان زن و بچه ام را هم به سختى مى دهم، از كجا شكم شصت فقير را سير كنم؟ حضرت فرمود: اين سبد رطب را بردار و به نيت شصت مسكين به زن و بچه خودت بده. خدا به عنوان كفاره روزه ات قبول مى كند.

اين ديگر چه دولتى است؟ دولتى كه در كمال قدرت است و اگر به آسمان و زمين تلنگرى بزند همه نابود مى شوند، اين قدر با بندگان نرم رفتار مى كند و آسان مى گيرد. جريمه روزه به اين باعظمتى يك چارك نان است. آيا دولتى به اين آسان گيرى هم پيدا مى شود؟ شما دو ماه پول بانك را نمى دهيد، دويست و هشتاد و نه هزار تومان جريمه ديركرد دوماهه مى خورد، چهار ماه ديگر مى شود شش صدهزار تومان و سه سال ديگر مى شود سى ميليون تومان. اگر هم ندهى، ممنوع الخروجت مى كنند، آبرويت را مى برند، به پاسگاه و دادگاه و زندانت مى كشانند، ضامن هايت را از كار و زندگى مى اندازند و ... اما دولت خدا هيچ كدام از اين ها را ندارد. اى كاش ما با اين دولت مى ساختيم! ولى حاضريم با همه دولت هاى ديگر بسازيم و با اين يكى نسازيم. نمى دانم چرا؟ اين هم از بدبختى خودمان و غفلت و مرگ قلب هايمان است.

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه