قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

به دام و دانه نگيرند مرغ دانا را

 


 تنها كسانى كه شهوتشان از جنس شهوت گربه و سگ و خوك و ديگر حيوانات است، با يك اشاره ابرو با اندكى ناز تحريك مى شوند.

يوسف صفتان جاى ديگرى زندگى مى كنند و دل در گرو كس ديگرى دارند، لذا زليخاى نفس زورش به آن ها نمى رسد و نمى تواند آن ها را هيجان زده كند.

نتايج اين تحول نيز معلوم است. يعنى وقتى دل تبديل به يوسف شد، انسان در انتخاب ها، نشست و برخاست ها، گفت وشنودها و ساير اعمالش دقيق مى شود. لاجرم، به قول امام زين العابدين، عليه السلام، يا يا راهى مجالس علم مى شود يا مجالس توبه يا مجالس مناجات. يا مى رود عيادت مريض، يا مى رود ديدن مظلوم، يا مى رود براى يارى دادن به افتاده، يا مى رود مكه يا زيارت ابى عبد اللّه الحسين و ساير معصومين.

اين راهى است كه صاحب چنين دلى در پيش مى گيرد و وقتش را بيهوده و در هر مجلسى و با هر جماعتى هدر نمى دهد. دليلش اين است كه خدا در اين كشور خيمه زده و اين دل ديگر منزلگاه انبياء و اولياء خدا شده است:

«آمن الرسول بما أنزل إليه من ربه و المؤمنون كل آمن باللّه و ملائكته و كتبه و رسله لا نفرق بين أحد من رسله و قالوا سمعنا و أطعنا غفرانك ربنا و إليك المصير».

پيامبر به آنچه از پروردگارش به او نازل شده ايمان آورده و مؤمنان همگى به خدا و فرشتگان و كتاب ها و پيامبرانش ايمان آورده اند و براساس ايمان استوارشان گفتند: ما ميان هيچ يك از پيامبران او فرق نمى گذاريم. و گفتند:

شنيديم و اطاعت كرديم. پروردگارا، آمرزشت را خواهانيم و بازگشت همه به سوى توست.

خداوند كريم، انبياء و اولياء او، و قرآن همه به يوسف باطن توجه دارند نه به فرعون. براى همين، سرانجام او را با همه سپاهيان و دوستدارانش غرق و هلاك مى كنند.

 

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه