در زمان حضرت عيسى، عليه السلام، مى خواستند يك نفر را سنگسار كنند. حضرت اعلام كرد هركس مى خواهد در مراسم شركت كند بايد تمام صورتش را بپوشاند به طورى كه شناخته نشود. فردا، در بيرون شهر، حدود دويست نفر با صورت پوشيده آمدند. حضرت فرمود:
آماده ايد گنهكار را حد بزنيد؟ گفتند به، فرمود: شرطش اين است كه هر كس حدّ شرعى به گردنش نيست براى اجراى حد بايستد. نتيجه آن كه همه رفتند و فقط حضر عيسى باقى ماند.
گفت بايد حدزدن هوشيار مردم مست را |
گفت آرى ليك اينجا يك نفر هوشيار نيست. |
|
انسان هوشيار در عالم زياد نيست و اكثر مردم در غفلت و خواب به سر مى برند و با بعثت انبياء و نزول كتاب هاى آسمانى هم بيدار نمى شوند. دل به دنيا بسته و در پى كام جويى هرچه بيشترند و نمى توانند از لذت ها و نعمت هاى زندگى براى رشد و هدايتشان استفاده كنند. نه اهل فكرند، نه تقوا پيشه مى كنند و دست از گناه برمى دارند و نه حاضرند دقايقى از شبشان را به عبادت خدا مشغول باشند. درحالى كه صاحب قلب بيدار به دنيا طور ديگرى نگاه مى كند، خوابش را به اندازه مى گيرد و لحظاتى از شب خواب را رها مى كند و مى رود وضو مى گيردچراغ ها را هم روشن نمى كند كه كسى بفهمدمى آيد با محبوبش خلوت مى كند. با آن معشوقى كه از دست نمى رود، با آن معشوقى كه آدم را رها نمى كند. با آن معشوقى كه محبتش به انسان بى نهايت است. با آن معشوقى كه كليد دنيا و آخرت دستش است. با آن معشوقى كه تمام خزانه هايش را در اختيار بنده اش مى گذارد. اين چه حرف عجيبى بود كه يك روز، على، عليه السلام، خطاب به سپيده سحر گفت: آيا روزى بود كه تو بيدار شوى و على خواب باشد؟
از خدا پروا كنيم. در عالم، باغبان باشيم نه باغ خور، بيدار باشيم نه خواب. اهل فكر باشيم نه بنده غفلت، زيرا امير المومنين در روايت ديگرى مى فرمايد:
«عن أبى عبد اللّه، عليه السلام، قال: قال أمير المؤمنين، عليه السلام، فى كلام له: يابن آدم، إن التفكر يدعو إلى البر و العمل به».
تفكر انسان را به خوبى و عمل دعوت مى كند.
در حقيقت، وقتى انسان مى نشينيد و انديشه مى كند، اين انديشه او را با خوبى ها و درستى ها و وظائف و تكاليف آشنا مى كند و او را به اولياء خدا مرتبط مى كند. بعد، اين انديشه او را به عمل دعوت مى كند و به انجام آن خير مشتاق مى سازد. پس، همانطور كه فكر كردن به گناهان انسان را به دام گناه مى اندازد، انديشه صحيح نيز انسان را به سمت خوبى ها سوق مى دهد و او را به انجام خير وا مى دارد. در هر دو سو نيز انسان پس از مدتى شتاب مى گيرد و به سرعت پيش مى رود؛ به سوى خوبى بشتر يا به سوى بدى افزون تر.
منبع : پایگاه عرفان