قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

نزول عذاب به سبب نافرمانى پيوسته‏

گاهى انسان بر اثر جهل، غفلت، غلبه هوا و هوس، فريب كارى ديگران به معصيتى مبتلا مى شود ولى پس از پايان معصيت به پشيمانى و ندامت مى نشيند و از حضرت حق عذرخواهى مى كند و به جبران گناه بر مى خيزد و خلاصه به توبه و انابه و جلب رحمت و مغفرت موفق مى گردد، چنين گناهكارى البته از دايره ى استحقاق عذاب خارج مى شود و مورد لطف و محبت حق قرار مى گيرد.

ولى گاهى انسانى يا خانواده اى يا جامعه اى آلوده به گناه مى گردد، و در معاصى و فسق و فجور غرق مى شود و بر تداوم گناهش و مخالفت با حق اصرار مى ورزد و انديشه و فكرى نسبت به عواقب خطرناك گناه نمى كند، و نيتى هم براى قرار گرفتن در فضاى توبه ندارد، و با غرور و كبر در برابر حق مى ايستد و حتى انحراف فكرى اش به جائى مى رسد كه كارهاى زشت خود را خوب و پسنديده مى انگارد، چنين فردى يا خانواده اى يا جامعه اى پس از پايان مهلت الهى كه در آن مهلت مى توانستند در مقام توبه و انابه در آيند و به تدارك گذشته برخيزند و آينده را به صورت آينده اى پاك و نورانى پى ريزى كنند مستحق كيفر و عذاب الهى در دنيا و آخرت مى شوند.

در ميان امت هاى گذشته بسيارى از امت ها فقط و فقط بخاطر تداوم دادن به گناهانشان و روى گردانى از توبه و اصلاح نفوسشان و توجه ننمودن به موعظه و پند و نصيحت دلسوزانشان هم چون بنى اسرائيل زمان موسى و پس از او مستحق عذاب استيصال شدند، عذابى كه براى دفع و رفع آن چاره اى نيافتند و بناچار در گردونه عذاب افتادند عذابى كه نظم و انضباط زندگى آنان را به هم ريخت و آرامش و سكونت باطن آنان را نابود كرد و قدرت و قوتشان را بر باد داد و نگرانى و ضعف و دلهره بر آنان حاكم كرد و گاهى ساليانى طولانى در آن عذاب و به فرموده قرآن و رجزى كه از ناحيه حق به عنوان كيفر گناهان مداومشان بر آنان نازل شد دست و پا زدند، و فرياد و ناله كشيدند، ولى از آن خلاصى نيافتند و احدى را هم براى يارى خود پيدا نكردند، تا با ذلت و خوارى و ضعف و زبونى و افتضاح و رسوائى به كام مرگ در افتادند و از گلوى مرگ به معده دوزخ و عذاب ابد رهسپار شدند.

 

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه