قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

الف. خلافت‏

 

عنايت اول مقام خلافت است كه بزرگان دين مسائل باارزشى را در كتاب هاى خود دراين باره طرح كرده اند. از آيات قرآن چنين بر مى آيد كه گويى پروردگار يك بار مجلس بزرگى تشكيل داده كه همه فرشتگان در آن حاضر بوده اند، زيرا عبارت «كلّهم اجمعين» در وصف آنان به كار رفته است:

«فسجد الملائكة كلهم أجمعون».

موضوع اين جلسه نيز خبر مهمى بود كه پروردگار به فرشتگان خود داد. اين خبر درباره خلق موجودى تازه بود كه پروردگار هنوز به خلق آن دست نزده بود و مى خواست آن را بيافريند و او را خليفه خود در زمين قرار دهد:

«و إذ قال ربك للملائكة إنى جاعل فى الارض خليفة قالوا أتجعل فيها من يفسد فيها و يسفك الدماء و نحن نسبح بحمدك و نقدس لك قال إنى أعلم ما لا تعلمون»

و آن زمان را ياد آر كه پروردگارت به فرشتگان گفت: به يقين، جانشينى در زمين قرار مى دهيم. گفتند: آيا موجودى را در زمين قرار مى دهى كه در آن به فساد و تباهى برخيزد و به ناحق خون ريزى كند و حال آن كه ما تو را همواره با ستايشت تسبيح مى گوييم و تقديس مى كنيم. پروردگار فرمود:

من از اين جانشين و قرار گرفتنش در زمين اسرارى مى دانم كه شما نمى دانيد.

از ميان علماى بزرگ اسلام، ظاهرا مرحوم علامه طباطبايى، رحمه اللّه، اصرار دارند كه اين خلافت خلافتى عام است. ايشان نظر آن كه اين مقام را خاص يك نفر مى دانند نمى پذيرد و آن را رد مى كند و معتقد است اين گروه عمق اين آيه را درك نكرده اند. البته، پيش از ايشان هم بسيارى از علما همين نظريه را داشته اند.

خلاصه نظر آن بزرگوار اين است كه در اين آيه، سياق، كلمات، و نكره بودن لغت خليفه شاهد اين معناست كه اين مقام سارى و جارى در تمام انسان هاست نه اين كه متعلق به فرد خاصى باشد؛ زيرا بعيد است پروردگار عالم تمام فرشتگان را براى اين مورد خطاب قرار داده باشد تا خبر خلافت يك فرد خاص را به آن ها بدهد، بلكه اين مجلس برگزار گرديد تا خبر خلق خليفه خدا بر روى زمين به فرشتگان داده شود.

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه