قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

الف. پدر زينب (ع)


مرحوم كلينى، در جلد دوم كتاب شريف اصول كافى، روايت مهمى از رسول خدا، صلى اللّه عليه و آله، نقل كرده است. [5] در اين روايت، پيامبر عظيم الشأن اسلام از درخت طوبى نام برده اند. براساس اين روايت و قول قرآن، جاى اين درخت در بهشت است؛ اما شاخه هاى آن به صورت امور معنوى در دنيا يافت مى شوند. مانند سخاوت كه يكى از امور معنوى و اخلاقى مهم است. حضرت مى فرمايد:

«السخاء شجرة فى الجنة».

جود و سخاوت از درختان بهشت است.

هركس بتواند با شاخه هاى دنيايى اين درخت پيوند يابد و اين پيوند را حفظ كند، وقتى بساط دنيا برچيده شود و آخرت آشكار گردد، شاخه هاى اين درخت او را تا ابد به بهشت مى فرستند. همچنين در ادامه روايت آمده است:

«من كان سخيا اخذ بغصن منها».

آدم هاى كريم و سخاوتمند (به شرط ايمان) به يكى از شاخه هاى اين درخت متصل هستند.

«فلم يتركه هذا الغصن حتى يدخله الجنة».

بارى، وجود مبارك امير المؤمنين، پدر بزرگوار زينب كبرى، عليها السلام، با تمام شاخه هاى درخت طوبى يعنى با همه گونه اخلاق الهى، آداب الهى، تربيت الهى، و ارزش هاى الهى پيوند دارد. ضمن اين كه اتصال على، عليه السلام، به سرچشمه خصايل الهى از نوع آگاهانه، عاشقانه و از همه ارزشمندتر «مخلصانه» است. از زمان حضرت آدم، عليه السلام، تاكنون، كسان بسيارى در مقابل ظلم و تجاوز دشمنان حق جهاد كرده و صاحب «اجر عظيم» الهى شده اند:

«فضل اللّه المجاهدين على القاعدين اجرا عظيما».

اما پيغمبر عظيم الشأن اسلام، رزم آورى امير مؤمنان على، عليه السلام، در جنگ خندق را مى ستايد و مى فرمايد:

«ضربة على يوم الخندق افضل من عبادة الثقلين».

حركت دست اسلحه دار خندق در ضربه زدن به دشمن، از عبادت جن و انس ارزشمندتر است.

آنچه حركت على، عليه السلام، در جنگ را با جهاد بقيه جنگ آوران جبهه هاى تاريخ متفاوت مى سازد اخلاص بى نظير آن حضرت است.

به واقع، درك اين اخلاص به آسانى امكان پذير نيست. اين اخلاص، حقيقتى نهانى بين امير المؤمنين و پروردگار مهربان عالم است.

امير مؤمنان على، عليه السلام، با همين اخلاص توانست در شب سرنوشت ساز هجرت پيامبر از مكه به مدينه، در بستر پيامبر بخوابد و مشركان را گمراه سازد. قرآن كريم درباره شجاعت مخلصانه حضرت امير در آن شب فراموش ناشدنى مى فرمايد:

«من الناس من يشرى نفسه ابتغاء مرضات اللّه».

يك نفر از مردم (در 19 سالگى)، در شب هجرت، جان خود را فقط براى به دست آوردن رضاى خدا در طبق اخلاص گذاشت.

به راستى حضرت على، عليه السلام، به پاداش اين عمل مى تواند در روز قيامت شفاعت تمام انسان ها را از خدا بخواهد؛ بدون اين كه از ظرف عمل خود وى چيزى كاسته شود.

حال، زينب كبرى، عليها السلام، در زير سايه چنين پدرى تربيت شده است. پدرى كه همه ارزش هاى بى نهايت عالم را در خود دارد. البته، قابليت و پذيرش خود شخص نيز بسيار مهم است و همين قابليت و پذيرش موجبات صعود معنوى زينب كبرى را فراهم ساخته است.

بارى، زينب كبرى به آيينه اى تبديل شد كه به اندازه توان وجودى خود، ارزش هاى بيكران پدر را منعكس مى ساخت. به همين سبب، وقتى در روزگار حكومن ابن زياد، در بازار كوفه به سخنرانى افشاگرانه اى درباره واقعه كربلا دست زد، آن ها كه امير المؤمنين را به خاطر داشتند گمان كردند على، عليه السلام، به دنيا برگشته است. 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه