قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

وجود غريزه حيوانى در حيات انسانى‏

 

انسانيت در حيات حيوانيت پيدا نمى شود، ولى حيات حيوانيت در حيات انسانيت به كمال مى رسد. همه اشتباهات ادوار تاريخ در برنامه هاى انسان ها و اقوام، همين يك جمله بوده است كه آن ها نتواستند حيات حيوانى را در حيات انسانى تكامل بدهند. عقل بايد هميشه مسايلى را كه در عالم حقيقت و واقعيت دارد، بدرقه كند و از توهمات، تصورات و پندارها بپرهيزد. در اين زمينه، قرآن مجيد كسانى را كه محكوم به حيات حيوانيت هستند، مثال مى زند به اين كه مانند آن مسافرى مى مانند كه تشنگى بر او غلبه كرده باشد. او در جاده حركت مى كند و از دور آب مى بيند. خيال مى كند رودخانه اى از شمال خيابانى به سمت جنوب آن در حركت است. مى دود و به آن نقطه معينى كه او انتخاب كرده، مى رسد، ولى جز بيابان چيز ديگرى را مشاهده نمى كند:

وَ الَّذينَ كَفَرُوا أَعْمالُهُمْ كَسَرابٍ بِقيعَهٍ يَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ ماءً حَتَّى إِذا جاءَهُ لَمْ يَجِدْهُ شَيْئاً وَ وَجَدَ اللَّهَ عِنْدَهِ.

اين تصوير، تصوير زندگى پندارى و وهمى است كه با حقيقت همراه نيست.

در ظرف حيات حيوانى، انسانيت را نمى توان جستجو كرد. آن جا ظرف درندگى، تجاوز، بى تكليفى، قانون شكنى، حمله، اضطراب، هلاكت و نابودى است.


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه