قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

رابطه تن با روح و روان‏

 

اين تن مَركَب براى روان است، روانى كه اول دارد، ولى آخر ندارد، و براى عقلى كه اول دارد، ولى آخر ندارد. عقل و روح، مَركَبى كه لازم داشتند، به آن ها عنايت كردند. بنا بر اين، بايد هميشه در انتخاب تمام برنامه ها، عقل و روان حكومت كنند. ذليل و بيچاره ملتى كه عقل و روانشان نوكر چشم و شهوت شده، و عزيز، آن مردان و زنانى كه بدن را خدمتگزار عقل و روان قرار داده اند.

قرآن مجيد مى فرمايد: خدا زن حضرت نوح پيغمبر عليه السلام و زن حضرت لوط پيغمبر عليه السلام را لعنت كند و از رحمت دور نمايد؛ چون هر دوى آن ها خاين بودند. «2» عقل و روح در وجود آن دو موجود، ذليل و بيچاره بودند و اسير شكم و شهوت.

خداوند بر عكس آن ها، چهره ديگرى را در عالى ترين قله انسانيت نشان مى دهد كه آن مقام و شخصيت حضرت آسيه  همسر فرعون ملعون است. او زنى بود كه بدن را خدمتگزار عقل و روان قرار داد؛ ولى آن دو زن با اين كه در خانه دو پيغمبر بودند، بدن را در اختيار روان و عقل قرار ندادند. در هر صورت، انسانيت و حيات، با انواع واقعيت ها همراه هست. حقيقت ها، درستى ها، فضيلت ها، صفات حسنه و آراستگى ها، منظور از حياتى كه در توصيف زندگى وجود مقدس أبى عبدالله عليه السلام آمده، حيات انسانيت است.

اگر آدمى به چشم است و دهان و گوش و بينى چه ميان نقش ديوار و ميان آدميت

خور و خواب و خشم و شهوت شغبست و جهل و ظلمت حيوان خبر ندارد ز جهان آدميت

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه