قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

ردّ ادعاى كهنگى دين اسلام‏

 

آيا اين كه اسلام مى گويد: به پدر و مادر نهايت احترام را داشته باش، قانون كهنه اى است؟ پس بايد رفت

كارد آشپزخانه را برداشت و سر پدر و مادر را بريد و گفت، اين عمل به قانون جديد است. آيا اين قانون «احترام» كهنه شده است؟ من مى پرسم به راستى كجاى دين كهنه شده؟ كجاى قوانين اسلام كهنه شده؟

جوانان عزيز! محصلين محترم! فرهنگيان و دبيران! در تهران كتابى به نام: «اقتصاد ما» «1» چاپ شده است كه نويسنده اش آيه الله آقا سيد محمد باقر صدر هست. اين كتاب به فارسى ترجمه شده است و من هم عربى و هم فارسى آن را ديدم و مطالعه كردم. اين كتاب سير اقتصاد در عالم را از پيدايش تاريخ تا دو شعبه شدن آن به كاپيتاليسم و كمونيسم بررسى كرده است. در اين كتاب، امتيازات عالى روش هاى اقتصادى اسلام را بر كلى مكتب هاى عالم ثابت نموده است.

اين كه مى گويند، دين كهنه شده، من مى پرسم، كجاى اين دين كهنه شده؟ اصلًا به چه شكلى مى شود دين كهنه گردد، آن هم دينى كه قوانينش بر روى سه پايه: فطرت، وجدان و عقل قرار گرفته و تمام قوانينش را به صورت خودكار قرار داده شده است؛ يعنى قبلًا گفته است: لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها لَها ، و اين اساس هم در قرآن پذيرفته شده: تكليف ما لايطاق از حكيم على الاطلاق قبيح است ؟ يعنى اگر فردا اول ماه رمضان باشد، قانون روزه شامل: پيرمرد، پيرزن، حامله، زنى كه بچه شير مى دهد و مسافر، نمى شود؛ يعنى قانون روزه به صورت خودكار همه مسلمان ها را در بر نمى گيرد، و شمول آن، نسبت به هر مسلمانى است كه عذر ندارد؛ اما اگر مسلمانى عذر دارد، اين قانون شامل او نمى شود. ولى چنين حالتى در قوانين انسانى ديده نمى شود؛ مثلًا حكم يك قانون ماليات به در خانه شما مى آيد، و شما هم گريه مى كنيد و به مأمور مالياتى مى گوييد، نداريد، و او به شما مى گويد: من كلمه «ندارم» را نمى فهمم و شما بايد هر طور هست، اين ماليات را بدهيد، و اگر آن را ندهيد، قانون را نسبت به شما به اجرا مى گذاريم و شما را زندانى مى كنيم، و شما هم نمى توانيد كارى انجام بدهيد و بايد آن را بدهيد تا مشكلى براى شما پيش نيايد. اما جنابعالى پس فردا كه مثلَا اول ماه رمضان است، بگوييد، روز ماه رمضان چهارده ساعت است و هوا چون تابستان است، گرم مى باشد، براى همين، من ناراحتم كه در چنين روزهايى روزه بگيرم، و مى خواهم اين سى روز را به مسافرت بروم؛ يعنى بهانه مى آورم كه روزه نگيرم، و بعد در زمستان، روز ماه رمضان را قضا كنم. به استناد قول مشهور فقهاى فقه شيعه و مستبط از برخى از روايات، نظر خداى متعال و پيغمبرصلى الله عليه وآله اين است كه: اگر تو واقعاً ناراحت هستى، و فقط به خاطر اين كه روزه نگيرى، مى خواهى مسافرت كنى، باز هم ما تو را قبولت داريم كه به خاطر اين كه روزه نگيرى، به مسافرت بروى، و زمستان كه روزها كوتاه شد، آن وقت، قضاى آن را بگيرى. آيا اين قانون كهنه شده؟ پس چگونه قانونى كه به صورت خودكار عمل مى كند و نسبت به شرايط و امكانات گوناگون، منعطف است، كهنه مى شود؟ اصلًا آيا قانونى كه از همان اول، توان و قدرت شما را در نظر مى گيرد، قابل كهنه شدن است؟! مگر عقل كهنه مى شود؟! مگر وجدان كهنه مى شود؟! مگر فطرت كهنه مى شود؟!

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه