قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

پرستش ساخت خود

 

فرقى نمى كند كه پيوند من با بت جاندار بيرونى باشد، يا با بت بى جان بيرونى، يا با بت بى جان درونى. ممكن است اين جا بعضى از دوستان از شنيدن اين موضوع تعجّب كنند و بگويند چگونه ممكن است بشر به پرستش و به قبول حاكميت ساخت خودش برخيزد؛ يعنى چگونه ممكن است بشر در خانه اى بيايد و در مقابل سيصد و شصت بت بى جان تعظيم و كرنش كند؟ من مى گويم، چرا چنين چيزى ممكن نيست؟ مگر در زمان خود ما، جهان قرن بيستم، با اين فرهنگ عريض و طويل، به پرستش طلا و دلار برنخاسته است؟ مگر جهان، موجود ساخت دست خود را و زرادخانه هاى خود را نمى پرستد؟ مگر جهان، ماده پرست نشده است؟ مگر در ميان همين مردمى كه ادعاى مسلمانى دارند، مردمى وجود ندارند كه آخرين هدف خود را دلار، درهم و دينار قرار داده اند؛ يعنى دين، همسر، زندگى و حتى نماز خود را پول گذاشته اند؟ اين موضوع شايد براى عده اى از شما روشن باشد كه گاهى اتفاق افتاده كه يك نفر بيست يا پانزده سال در نماز جماعت شركت كرده و بعد از اين كه به وسيل سپر نماز اعتمادها را جلب نموده، به خيانت در تمام زواياى حيات برخاسته است. چه بسا، مردمى مانند مردم زمان معاويه كه قرآن را به نيزه كردند و با حق جنگيدند، شمع، چراغ و پرچم به دست گرفتند و جلوى دسته هاى سينه زنى به عنوان حسين عليه السلام حركت كردند، و بعد از اين كه جاى پاى خود را محكم كردند، مانند عمر بن سعد، به جنگ با حسين بن على عليه السلام برخاستند. البته، چيزى كه بود، در اين ميان، خود حسين عليه السلام نبود و تنها اهداف ابى عبدالله عليه السلام حضور داشت، و آن ها آن اهداف را با دفاع از خانه، دل، فكر، روان، عقل، روح، زن و بچ خود بيرون ريختند و بيرون راندند، و در حقيقت، براى خود اين حس را به وجود آوردند كه ما در زندگى غالب شديم، و زندگى همان بود كه ما داشتيم و ما آن را بنيانگذارى كرديم. در حالى كه مى دانيد اين حس و اين تصوّر با مبانى اى كه پروردگار عالم در اختيار ما گذاشته، باطل است، اما چه بايد كرد كه انسان باور نمى كند كه بشر ساخت دست خودش را پرستش كند، يا بشر، انتخاب شد خود را بپرستد؛ باور نمى كند كه ملتى در مقابل فرعونى چند صد سال بنا به مشهور، يا مثلًا پنجاه سال، در مقابل فرعون مصر، يا فرعون چين، يا فرعون شوروى، فرقى نمى كند، يا هر كسى كه در چهر فرعون در تاريخ قديم و قرون وسطى و جديد بوده، در مقام پرستشش برآمده است. البته، ديگر پول پرستى و شخص پرستى، براى ما يك امرى معلوم و قابل باور است.

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه