يهود با آگاهى و معرفت به كتابى كه به وسيله آيات تورات از آن خبر داشتند، و براى آنان قطعى و حتمى بود كه درسايه ايمان به آن و عمل به آياتش از ستم ظالمان و فشار مشركان و از ذلت و خوارى و پراكندگى و انگل بودن نجات پيدا ميكنند كافر شدند و به نفى آن و تكذيب آياتش برخاستند و شايعه سختى ميان عوام خود رواج دادند كه اين پيامبر و اين كتاب پيامبر و كتابى نيست كه تورات از آن خبر داده، اينان با كفر به قرآن خود و بسيارى از جهانيان را از بركات قرآن محروم كردند و همه جاده هاى خوشبختى و سعادت را به روى خود و هم كيشان خود و مسيحيان و ديگر ملت ها بستند:
فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ!!
مشهور است كه علت پيشى گرفتن مشركان يثرب به اسلام و پذيرفتن آئين حق، و روى آوردنشان به قرآن و عمل به آن همان پيش گوئى هاى يهوديانى بود كه پيوسته با آنان در حال ستيزه و نزاع و جنگ و جدال بودند.
راستى عجب مردم تيره بخت و با شقاوتى، عجب مردم پست و بدبختى كه به وسيله پيش گوئى هاى آنان نسبت به ظهور پيامبر و طلوع قرآن مشركان يثرب مؤمن، رشيد، صادق، امين، مخلص، عالم، جهادگر، و پايه گذار تمدن، و سعادتمند دنيا و آخرت شدند، ولى خود پيش گويان دچار كفر، زندقه، پستى، حيوان صفتى، تيره بختى و گرفتار خزى دنيا و عذاب آخرت و از همه سخت تر مستحق لعنت خدا گشتند: فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكافِرِينَ، آرى كفر به پيامبر و قرآن پس از معرفت به او و كتابش سبب لعنت دائم خدا و طردشدن و دور شدن كافر از رحمت ويژه حق تا ابدالآباد است.
براى يهود چه جاى عذرى در ايمان نياوردن به نبوت پيامبر و قرآن حكيم بود؟!
يهود كه به قرآن و پيامبر بزرگوار اسلام كافر شدند هيچ عذر و بهانهاى نداشتند، و حجت حق بر آنان در همه زمينه ها تمام بود، زيرا آنان پيش از بعثت پيامبر و نزول قرآن در فضائى از علم و آگاهى به انتظار طلوع اين صبح صادق و عامل پيروزى بودند، و نزول قرآن به طور صددرصد مورد اميد آنان بود كه در سايه نزولش و ايمان به آن بر دشمنان پيروز و از هر جهت از بركت آن نيرومند گردند!
ولى در عين اين انتظار و اميد مثبت و داشتن علم و آگاهى و معرفت به تحقق اين حقيقت تا قرآن به سويشان آمد به آن كافر شدند!!
منبع : پایگاه عرفان