قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

كيفر مخالفت با حقايق‏

اين ظروف غرور و منيت، و خزانه پستى و شرارت، و تنور پر از آتش عصبيت و حسادت كه به خاطر اين حالات باطنشان منشأ انواع جنايات و فسادها در مناطق مختلف دنيا بودند و نسل امروزشان هم چون آباء و اجدادشان منشأ جنايات و فساداند نه تنها در دنيا مستحق ذلت و خوارى، و خشم خدا و مردم شدند، بلكه در آخرت هم سزاوار عذاب خواركنندهاى هستند وَ لِلْكافِرِينَ عَذابٌ مُهِينٌ.

براى اين كه شدت حسد و حدّت كفر اين طايفه از خدا بيخبر را بيش از پيش بدانيد و دو قطعه تاريخى توجه نمائيد:

سلمة بن سلام از بدريون و مجاهدان صدر اول اسلام است ميگويد جهودى از جهودان مدينه نزديك ما ميزيست يك روز به ما گفت:

«اظلكم زمان بنى الحرم الذى يركب البعير و يلبس الشمله ويأكل الكسرة، ويقبل الهدية ولايأكل الصدقه:»

اينك روزگار پيامبر مكى بر سر شما سايه انداخته، و هنگام بعثت او فرا رسيده، پيامبرى كه از نشستن بر شتر عار ندارد، لباس گشاد و وسيع پوشد، و نان ريزه خشك خورد، و هديه پذيرد، و از خوردن صدقه امتناع ورزد، و سپس گفت از شما شنوندگان كسى كه او را ببيند اين مرد يعنى سلمة بن سلام است، چيزى نگذشت كه پيامبر وارد مدينه شد و همه نشانه هائى كه آن يهودى براساس آيات تورات درباره او گفته بود در او بود، به او گفتم والله اين همان پيامبرى است كه تو به ما خبر دادى و كسى غير او نيست يهودى گفت: آرى همان است كه من براساس پيش گوئى تورات گفتم ولى هرگز دست از آئين يهوديت بر ندارم و به او ايمان نياورم !!

صفيه دختر حيى بن اخطب يهودى ميگويد: هنگامى كه محمد مصطفى به مدينه آمد پدرم و عمويم ابو ياسر اخطب اواخر نيمه شب به قصد اين كه بدانند آيا او همان پيامبرى است كه تورات خبر داده بيرون شدند، به وقت غروب آفتاب به خانه بازگشتند در حالى كه شكسته دل و كوفته و پريشان و غمناك بودند، عادتشان اين بود كه هرگاه به خانه ميآمدند مرا مينواختند و مورد نوازش قرار ميدادند، ولى آن شب به من توجهى نكردند و مرا مورد تفقد و نوازش نگرفتند و از شدت دلتنگى به من التفات نكردند، ابو ياسر عمويم به پدرم گفت:

«اهو هو»

آيا اين همان است كه ميدانيم؟ پدرم گفت: آرى سوگند به خدا، عمويم گفت به تمام معنى او را شناختى و به عنوان پيامبر دريافتى؟ گفت: آرى، عمويم گفت: اكنون در درونت نسبت به او چه نظرى دارى؟ پدرم گفت به خدا سوگند تا زنده ام نسبت به او پر از كينه و دشمنى هستم!!

آيا چنين مردمى به قول قرآن مستحق خوارى دنيا و عذاب آخرت، و خشم خدا و خلق و لعنت ابدى و عذاب خواركننده در محشر كبرى نيستند؟! جواب عقل و فطرت و نظام هستى، و پاسخ حق و پاكان اين است كه: وَ لِلْكافِرِينَ عَذابٌ مُهِينٌ.

چون كنى بربى حسد مكر و حسد؟            زان حسد، دل را سياهى ها رسد                                      خاك شو مردان حق را زير پا                   خاك بر سر كن حسد را هم چو ما

اين حسودان معاند و جهودان متعصب و زبون و خوار چون نميتوانند به وظائف و مسئوليت هاى انسانى و الهى خود بپردازند، و از تحصيل ارزش ها و فضائل محرومند و زير لگد ستمكاران مافوق خودشان، نفسيات و حقوقشان پايمال ميگردد، روز قيامت هم زير پاى ديگر دوزخيان و در پست ترين دركات جهنم خواهند بود، و با ذلت و خوارى شگفت آورى در آن دنيا دست بگريبانند!

 

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه


آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه